دست بوسان امروز، خائنین فردا
دست بوسی اظهار ارادت مزوّرانه و اعلام فرمانبرداری دروغین و مصلحت آلودی است در برابر قدرتی برتر و دست بوسان انسان هایی هستند که به جای برخورداری از ارزش هایی چون آبرومندی، عزت نفس و شرافت، در چرب زبانی، پیروی بی قید و شرط، سر بر آستان سایی ریاکارانه و مهم تر از همه پس گردنی خوری مصلحت آمیز تبحر دارند. دست بوسان با انگیزه کسب مال و شهرت و مقام زودگذر دنیا، در مقابل هر قدرت ریز و درشتی سر فرود می آورند و با شناخت از نقاط ضعف صاحبان موقت قدرت و برخورداری از توان حیله گری مثال زدنی، با مدح و ثنا و اظهار بندگی و فرمانبری محض، برای رسیدن به مراد آنی خود، به درگاه این و آن استغاثه می کنند. منشا قدرت که تنها و تنها حضور چنین افراد ریاکاری را بر می تابد، تصور می کند که بر قلب و روح و متعلقات امروز و فردای دست بوس تسلط کامل یافته و به ویژه اگر مسؤولیت مجموعه یا ولایتی را به وی واگذار کند، آن وادی را بدون خنجر و خون فتح کرده است. نتیجه این که، به خواسته های دست بوس پاسخ مثبت می دهد. با این امیدِ خیال پردازانه که برای بهره برداری های آینده شکار فربهی کرده است. غافل از آن که این اظهار بندگی دروغین است و دست بوس در صورت تغییر شرایط و انتقال قدرت به دیگری، به سرعت رویگردان و یا حتی معاند خواهد شد. در حقیقت، دست بوسان از فرصتی که از یک سو به واسطه دستمال بردار بودن مقام بالادست و از سوی دیگر امتناع شایستگان از دست بوسی ایجاد شده، نهایت استفاده را برده و با ترفندهایی چون اظهار اطاعت محض، ابزار جلوه دادن خویشتن، چاکر و مرید نمایی، انعطاف پذیری در قبال خواسته ها، مدیون نمایاندن دائمی خویش، به طور ماهرانه ای طرف مقابل را اغوا و برای تحقق خواسته خود راضی می کنند.
چرا خیانت، رویگردانی یا معاندت؟
1 – نفس ضعیف دست بوس
رویگردانی، خیانت و پیوستن به جبهه و جناح مقابل، تبدیل ارادت به عداوت پس از خاتمه بهره مندی و رفع نیاز دست بوس، با نظری بر منش، عادات، شخصیت و ذات وی مورد انتظار و طبیعی است. در واقع، جای کلماتی چون وجدان، وفاداری و قدرشناسی در قاموس آنها خالی است، لذا هر نوع رفتار ناشی از ملاحظه کاری از آنان بعید نیست.
2 – انتقال و تغییر در منشا قدرت
باد به هر سمت بوزد دست بوسان در همان سمت، موضع و سنگر می گیرند و تغییر موضع آنها ثانیه ای است. میز و مقام وفای هیچ سلطانی را ننموده، از این رو، با انتقال قدرت و یا حتی تضعیف آن، دست بوس دلیلی بر پاچه خواری مقامِ افتاده از تاج و تخت، نمی بیند. در حقیقت، تنفر پنهان شده دورنی از رقیب دیرین قدرت به ناگاه جلوه گر می شود و دست بوس(ان) و قدرت سابق در تقابل با هم قرار می گیرند. پایه فکری دست بوسان، سیاست اطاعت از هر قدرتی در زمان قدرتمندی است. بنابراین، انتقال قدرت از مقام قبلی به جدید، به تغییر موضع آنان منتهی و سبب چرخش رویکرد و ارادت مصنوعی آنها از آستان به آستانی دیگر شده و حتی به دشمنی با قدرت مخلوع منجر می شود. اصولاً دست بوسانِ حزب باد با حقیقت اشخاص کاری ندارند بلکه آنچه مهم است این است که چه کسی در کدام جایگاه حقوقی برتر و سودرسان تری نشسته است و بدین ترتیب اظهار بندگی و بردگی ها به سوی آن جایگاه گسیل خواهند نمود. مگسان به سمت آن چه برای شان قابل خوردن است جلب می شوند و این که این خوردنی، شیرینی و یا سرگین باشد برای شان اهمیتی ندارد.
3 – عدم تأمین و اعطای سهم دست بوس
گاه دست بوس و دست بوسه پذیر قبل از کسب قدرت در تعامل بوده و قول و قرارهای این دو بعد از کسب قدرت، به مرحله عمل نمی رسد. به ناگاه افسار به مقام رسیده از کف رها شده و عتاب از عمل به قول و قرارهای پیشین به دلایلی مختلف از جمله تمامیت خواهی، فریب دادن دست بوس و عدم اعتقاد و اعتماد به وی، باعث رویگردانی دست بوسان و گاه انتقال شان به جبهه مقابل می شود. دست بوسان برای توجیه دست بوسی شان برخورداری از شناخت عمیق تر را بهانه می کنند و حال آن که در موقعیت کنونی مشغول دست بوسی مقام دیگری اند.
4 – برداشته شدن چتر حمایت از دست بوس
این که تنها این مرید حیله گر است که مراد خود را اغوا می کند، توهمی بیش نیست. در واقع، هر دو طرف در کار معامله گرانه خود مهارت و اشراف دارند. مقام بالا مدام در انتظار سودمندی از دست بوس است و اگر او را در این کار – و تنها در این کار – ناتوان یابد، حمایت و حفاظت خود را به بهانه های خودساخته و گاه از پیش آماده برخواهد داشت و این ممکن است به بازپس گیری مسؤولیت یا متاع اعطا شده در قبال دست بوسی، منتهی شود. طبیعی است دست بوس پس از آن، ساز مخالفت می زند و بیرق تقابل و تضاد علم می کند. مریدان دروغین تا زمان حمایت مصدر قدرت، اظهار ارادت و حرف شنوی می کنند و پس از قطع آن و یا افول قدرت به یک باره چهره واقعی معارض خود را نمایان می کنند. این قبیل افراد حتی کار را به جایی می رسانند که مترصد فرصتی برای براندازی قدرت و قبضه و مصارده کردن ماهرانه آن به نفع خود می باشند و دائماً برای آن برنامه ریزی می کنند.
5 – ظهور دست بوسان نوکیسه قهارتر
دست بوسان از درجات حلقه به گوشی و تعبد متفاوتی برخوردارند. لذا با کشف دست بوسی شیرده تر و گوشتی تر، دست بوس کم شیرده استخوانی در لیست خروجی و برنامه حذف قرار می گیرد و دست بوسان فرمانبردارتر و سودرسان تر جایگزین آنها می شوند و این بخ معنی آغاز مقابله دست بوس با قدرت و جناح قبلی و احتمالاً پیوستن به جناح های مخالف خواهد بود.
در جامعه ای که اختاپوس ریا و چندرویی به سرعت و به شکلی خطرناک در جامعه رو به رشد و گسترش است و متاع بی خریدار، صافی و تک رنگی است، لایه های مدیریت آلوده به روابط شده و عمودی از مدیران زنجیروار وابسته به هم و صدافسوس وابسته به این و آن شکل می گیرد. در این گیر و دار، مدیران این چنینی، همه آدم ها و امکانات و فرصت ها را ابزاری برای ترقی خود و افراد را به شکل غلامان دست و پا بسته می بینند و هر کس ابراز ارادت بیشتری نمود و بیشتر از بقیه در تملق و چاپلوسی سرآمد بود، ارج و قرب بیشتری نزد او خواهد داشت. دست بوسانی تشنه قدرت و مقام خواه، از این فرصت ناب استفاده می کنند. آنها که به لحاظ ناشاسیتگی، در یک جامعه عادی خواب سپرده شدن مسولیت را هم به خود را نمی بینند، بهترین فرصت را برای خاموش کردن شهوت درونی شان می یابند و نهایت کوشش خود را در بوسیدن دست و دامان و لیسیدن تخت و آستان این و آن به خرج می دهند و شوربختانه در این اوضاع نابسامان از آبی گل آلود ماهی مراد صید و شادمان از رسیدن به مقام به تمام صاحبان فکر و اندیشه دهن کجی می کنند.
و امام علی (ع) فرمود:
ریا کار سه نشانه دارد:
- مردم را که میبیند با نشاط (و کوشا) می شود.
- تنها که شد، سست و تنبل می شود.
- دوست دارد در تمام کارهایش او را ستایش کنند.
به امید صلاح و اصلاح
دکتر سلیمان جمشیدی