فراموش کردم
رتبه کلی: 995


درباره من
سلام شبنم هستم 26 ساله

خوشحالم که عضو شدم
چشمان سیاه* (shabnam-vafaei )    

روزی

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۵/۲۲ ساعت 02:16 بازدید کل: 493 بازدید امروز: 159
 

روزی مجنون از سجاده شخصی عبور کرد,مرد نمازش را شکست و گفت:مردک,در حال راز و نیاز با خدا بودم. تو چگونه این رشته را بریدی؟ مجنون لبخندی زد و گفت: عاشق بنده ای هستم وتو را ندیدم, تو چگونه عاشق خدایی که مرا دیدی؟؟؟؟؟؟
 

غرور هدیه شیطان است وعشق هدیه خداوند وما هدیه شیطان را به هم میدهیم ولی هدیه خداوند را از هم پنهان میکنیم

 

اگه میخوای اینده رو بسازی در حال زندگی کن وحال را بساز اینده نم نم به زندگی جاری میشود

 

در طوفان زندگی با خدا بودن بهتر از ناخدا بودن است

 

گنجشک به خدا گفت لونه کوچکی داشتم که گرم بود طوفانت اونو ازم گفت خدا گفت ماری تو لونه ات بود انراازت گرفتم تا جانت را نجات بدم

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۵/۲۲ - ۰۲:۱۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)