موسیقی ما - خبرهای منتشرشده و اطلاعیه روابط عمومی شیدا حکایت از آن دارد که محمدرضا لطفی استاد تار ایرانی در بیمارستان در استراحت مطلق به سر میبرد. آغاز ماجرا اینگونه بود که در روزهای پایانی هفته گذشته خبرهایی مبنی بر بستریشدن استاد محمد رضا لطفی در بیمارستان به گوش رسید و موجب نگرانی بسیاری از اهالی هنر شد.صبح روز گذشته موسسه فرهنگی و هنری آوای شیدا در بیانیهای خبر بستری شدن استاد لطفی در بیمارستانی در تهران را اعلام کرد و از هنردوستان سرزمینمان ایران خواست برای سلامتی ایشان دعا کنند. گویا قضیه به روزی بر میگردد که در کنسرت بلژیک کمردرد استاد شدت میگیرد و بعد از اصرار همراهان به بیمارستانی در بلژیک و سپس به سوئیس میرود. در ادامه عمل جراحی صورت میگیرد و لطفی برای استراحت به ایران باز میگردد. حالا چند وقتی از بستری شدن این استاد تار در بیمارستانی در تهران میگذرد.
داریوش طلایی: عمق کار لطفی در چند جمله نمیگنجد
داریوش طلایی در صحبت کوتاهی با خبرنگار ما گفت: «ترجیح میدهم در فرصتی مناسبتر در مورد تار لطفی و تاثیری که بر موسیقی ما گذاشته صحبت کنم چرا که او آنقدر ژرف و عمیق قدم برداشته که نمیشود در چند کلمه آنها را خلاصه کرد. و تنها آرزوی سلامتی برای استاد دارم».
هوشنگ کامکار: جمله لطفی مرا متاثر کرد
با توجه به حضور اهالی خانه موسیقی در بیمارستانی که استاد لطفی در آن بستری است با هوشنگ کامکار آهنگساز نام آشنای گروه کامکارها و عضو هیئت مدیره خانه موسیقی تماس گرفتیم. هوشنگ کامکار با اشاره به ممنوع الملاقات بودن محمدرضا لطفی گفت: «شرایط جسمی ایشان باعث شده بود ممنوع الملاقات باشند اما همسر ایشان بعد از اینکه متوجه شدند ما برای دیدار با ایشان آمدهایم توانستند فضایی فراهم کنند تا چند دقیقه ایشان را ببینیم.
کامکار با اشاره به جملهای که استاد لطفی در آن ملاقات به زبان آورده و او را سخت متاثر کرده است افزود: آقای لطفی گفت: «منی که سالها در عرصه موسیقی کار کردهام و سرم شلوغ بود حالا چند ماهی است در این وضعیت هستم...»
کامکار در ادامه با اشاره به تاثیراتی که لطفی بر موسیقی ایران گذاشته خاطر نشان کرد: «به نظر من لطفی یکی از بهترین هنرمندان و نوازندگان موسیقی سنتی ایران است. نام او در تاریخ موسیقی ایران تثبیت شده است. او کسی است که تمام ردیفهای موسیقی را در حافظه دارد و از تکنیک بالایی هم برخوردار است. اما نکتهای که بیش از این دو اهمیت دارد خلاقیت بالایی است که موسیقیاش را تا این حد زیبا کرده است».
هوشنگ کامکار در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه لطفی در هم نسلیهای آنها نمونه ندارد افزود: «با توجه به اینکه به لحاظ فامیلی با هم ارتباط داشتیم خیلی با هم بودیم. به نظر من کار اوج کار او در آثار موسیقایی که با گروه شیدا ارائه داده و در چاووشهایش قابل رویت است. امیدوارم دوباره سلامتیاش را بازیابد».
مسعود شعاری: هنوز هم به او میگویم استاد گلم
مسعود شعاری شاگرد چندین ساله استاد لطفی که از جمله تار نوازان با تکنیک موسیقی ایرانی است، از دیگر کسانی بود که با شنیدن خبر بستری شدن دوباره لطفی با ما سخن گفت. شعاری در ابتدای سخنانش با اشاره به تاثیراتی که لطفی همراه با همکارانش بر موسیقی ایرانی گذاشته گفت: «ایشان و همکارانشان در یک دوره خاص تاثیرات عمیق و غیر قابل انکاری را بر موسیقی ما داشتند. حرکاتی انجام دادند که موسیقی ما را به سمتی نو برد. این تاثیرات در سایه یک فعالیت جمعی (که معمولا در موسیقی ایرانی کمتر اتفاق میافتد) با حضور گروههای عارف و شیدا آثاری را به وجود آورد که در تاریخ موسیقی ایران تکراشان سخت است. به بیان دیگر میتوانم بگویم ایشان ادبیات و گفتوگوی جدیدی را در موسیقی به وجود آوردند».
شعاری با توجه به شاگردی در محضر استاد لطفی نگاهی صمیمانهتر را هم مورد نظر قرار داد و افزود: «به عنوان شاگردی که از سال ۶۰ نزد ایشان میآموختم باید بگویم لطفی معلمی دلسوز و مهربانی بود تا جایی که به خودم اجازه میدادم در مورد جزئیات خصوصی زدنگیام با او درد دل کنم. اما او هیچ وقت مرا نراند». شعاری در پایان سخنانش با اشاره به اینکه شخصیت یک هنرمند را از وجوهات مختلف میتوان مورد بررسی قرار داد افزود: «من طی دورانی که با ایشان همراه بودم برآیند شخصیت ایشان را مثبت و مفید میدانم. او انسانی است که در دل ما جا دارد. چند وقت پیش که با ایشان صحبت میکردم مثل همیشه به او گفتم «استاد گل». لطفی خصیصههایی دارد که در جای خودشان دوست داشتنیاند».
سراج: امیدوارم پنجه شیرین لطفی به گوش هواخواهان برسد
حسام الدین سراج از جمله خوانندگان آواز ایرانی نیز درباره تار لطفی و حادثه پیش آمده گفت: «جناب لطفی یکی از وزنههای تار در ایران به شمار میروند که مشخصه اصلی تارشان را نمیشود به زبان آورد. ساز ایشان مصداق عبارت «یدرک و ولا یوصف» است که قابل درک است اما به زبان نمیآید».
سراج در پایان با آرزوی سلامتی برای محمدرضا لطفی گفت: «امیدوارم سلامتی ایشان موجب شود پنجه شیرین ایشان به گوش هواخواهان برسد».
یاد یک خاطره و افسوس
کیوان ساکت آهنگساز و نوازنده چیرهدست تار نیز یادداشتی نگارش کرده که در ادامه میخوانید :
خبر کسالت و بستری شدن هنرمند گرامی جناب آقای محمدرضا لطفی به علت عارضه درد کمر موجب تاسف من شد و به یاد روزهایی در سالهای اولیته تمرین کردنم در مشهد (شهر زادگاهم) افتادم و اینکه آن سالها به نوای ساز آقای لطفی علاقهمند بودم. تقریبا سعی کردم هر نوای تاری از هر هنرمند و استادی را آنقدر گوش کنم، تمرین کنم تا مو به وی آن را با تمام جزئیات و ظریف کاریهایش به خاطر بسپارم و در این میان سهم ساز لطفی کنم نبود. اما دریغ که سفر به غربت، شخص را هم با خودش و هم با مردمش و همکارانش بیگانه میسازد. تا جایی که یاران گرمابه و گلستان را هم دستخوش تفرقه میکند. یاد انها روزها بخیر. برای هنرمند گرامی محمدرضا لطفی آرزوی بهبودی و سلامتی دارم و پیشاپیش سال نو را به ایشان فرخنده باش میگویم.
کیوان ساکت
بیست و چهارم اسفند ماه سال یکهزار و سیصد و نود و دو
بهداد بابایی: تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
بهداد بابایی هنرمند دیگری بود که در این باره چند خطی نگارش کرده است:محمدرضا لطفی هنرمند ارجمند و با سابقه که با ساز و نوایش زندگیها کردیم و لطف پنجه و مضرابش هرگز از ذهن و ضمیرمان بیرون نخواهد رفت. از جمله بزرگ خنیاگران موسیقی معاصر که ریشههای موسیقایی گذشته را نیک دریافته و عنایت و ارادتی تام و تمام نسبت به ردیف و شیوههای نوازندگی اساتید سلف و برجستگان تار و سه تار نوازی دارند. نیز شاگردانی بسیار و صاحب ارج تربیت نمود. همچنین گروه ارجمند شیدا را برپا داشت و رهبری نمود. صاحب تالیفات و تصنیفات فراوان و ماندگار که بر تارک موسیقی این سرزمین به شایستگی میدرخشند. روحش بلند و عاشق و دلش سرشار از مهر به سرای امیدش ایران عزیز و مردمان پاکدل و نژاده آن است. اینک در بستر بیماری به سر میبرند و رنجوری. امید که از این خان به سلامت بگذرند و جان تشنه شیفتگانشان را چون همیشه از سرچشمه ذوق لایزالشان سیراب نمایند.
در پایان برای این استاد موسیقی ایران آرزوی بهبودی و سلامتی داریم.