سلام ای تنها بهونه، واسهء نفس کشیدن
هنوزم پَر میکشه دل ، واسهء به تو رسیدن
واسهء جواب نامت ، می دونم که خیلی دیره
بذار به حساب غربت ، نکنه دلت بگیره
عزیزم بگو ببینم ، که چه رنگه روزگارت
خیلی دوست دارم تو مهتاب ، بشینم یه شب کنارت
سَرتو با مهربونی ، بذاری به روی شونم
تو فقط واسم دعا کن ، آخه … دنبال بهونم
حالمو اگه بپرسی ، خوبه … تعریفی نداره
چون بلا تکلیفه عاشق ، آخه تکلیفی نداره
نکنه ازم برَنجی ، تشنه ام … تشنهء بارون
چقدر از دریا ما دوریم ، بی گناهیم هر دوتامون
بد جوری به هم می ریزه ، منو گاهی اتفاقی
تو اگه نباشی از من ، نمی مونه چیزی باقی
می دونی که دست من نیست ، بازیای سرنوشته
رو قشنگا خط کشیده ، زشتا رو واسم نوشته
باز که ابری شد نگاهت ، بغضتم واسم عزیزه
اما اشکاتو نگهدار ، نذار این جوری بریزه
من هنوز چیزی نگفتم ، که تو طاقتت تموم شد
باقی شو بگم می بینی ، گریه هاتکلی حروم شد
حاله من خیلی عجیبه ، دوست دارمپیشم بشینی
من نگاهتبکنم تو ، تُو چشام عشقو ببینی
یادته منو تو داشتیم ، ساده زندگی می کردیم
از همین چشمهء شفاف ، رفعه تشنگی می کردیم
یه دفعه یه مهمون اُومد ، عقلمو یه جوری دزدید
دلتو به روش نیاورد ، از همون دقیقه فهمید
اولش فکر نمی کردم … که دلم رو بُردهباشه
یا دلمگوله چشای … روشنش رو خورده باشه
اما نه گذشت و دیدم ، دل من دیونه تر شد
به تو گفتم و دلت از ، قصه من با خبر شد
اولش گفتم یه حِسه ، یا یه احترام ساده
اما بعد دیدم که عشقه ، آخه اندازش زیاده
تو بازم طاقت آوردی ، مثله پونهها تُو پاییز
سرنوشت تو سفیده ، ماجرای من غم انگیز
بد جوری دیوونتم من ، فکر نکن این اعترافه
همیشه نبودن تو ، کرده این دلو کلافه
می دونم فرقی نداره … واست عاشقبودن من
می دونم واست یکی شد … بودن و نبودن من
می دونم دوسم نداری ، مثله روزای گذشته
من خودم خوندم تُو چشمات، یک کسی اینو نوشته
اما روحه من یه دریاست ، پُره از موج و تلاطم
ساحلش تویی و موجاش ، خنجرای حرف مردم
آخ که چه لذتی داره ، ناز چشماتو کشیدن
رفتن یه راه دشوار ، واسه هرگز نرسیدن
من که آسمون نبودم ، اما عشقه تو یه ماهه
سرزنش نکن دلم رو ، به خدا اون بی گناهه
تو که چشمای قشنگت، خونهء صدتا ستارست
تو که لبخندطلائیت ، واسه من عمره دوبارست
بیا و مثله گذشته ، جزء به من … به همه شک کن
من بدون تو میمیرم ،بیا و بهم کمک کن
بیا و بهم کمک کن