در انتظار معجزه ام
معجزه یعنی تو کنارم باشی
شبیه خوابهایم !
دیگر کم کم چهره ات فراموشم می شود ؛ برای تجسم
رویت باید به گذشته برگردم ؛ به زمانی که ...
از حق نگذریم تو همیشه زیبا بودی فرقی نمی کند کی و کجا ؟
معجزه یعنی امیدواری !
امید اینکه روزی کنارم باشی و با افتخار
تو را به همه نشان دهم ...
خوب می دانم امیدم خیالی بیش نیست
باز شبیه خوابهایم !
دیگر صدایت نمی کنم !
از نامت جز خاطره ای برایم نمانده که فقط زیر لب بگویم
" یادش به خیر "
تو را معجزه می نامم
چون اتفاق نمی افتی !
چون امیدی خیالی هستی !
چون شبیه خوابی !
چون حسرتی !
چون ...
داشتنت آرزویی محال و خواستنت رؤیایی خوش ...