خداوندا نمی دانم ...
در این دنیای وانفسا كدامین تكیه گاه را تكیه گاه خویش سازم
نمی دانم خداوندا...نمی دانم
دراین وادی كه عالم سر خوش است و جای خوش دارد
كدامین حالت و حال و دل عالم نصیب خویشتن سازم
نمی دانم خداوندا
به جان لاله های پاك و والایت نمی دانم
و می گریم خداوندا
دگر گیجم خداوندا
خداوندا تو راهم ده پناهم ده
امیدم ده خداوندا كه دیگر نا امیدم من و می دانم كه نومیدی ز درگاهت گناهی بس ستم بار است