فراموش کردم
رتبه کلی: 310


درباره من
my city is ABADAN
نیک زاد (shoofa )    

داستان بسیا زیبا کودک و روحانی

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۱/۱۰ ساعت 00:08 بازدید کل: 250 بازدید امروز: 96
 

روحانی راه مسجد را گم کرده بود

از کودکی خردسال پرسید:

فرزندم؟

مسجد این محل کجاست؟

کودک گفت اخر همین خیابان....ب طرف چپ بپیچید

از آنجا گنبد مسجد را خواهید دید

روحانی گفت:آفرین فرزندم!

من هم اکنون در آنجا سخنرانی دارم

تو میخواهی به سخنانم گوش دهی؟

کودک پرسید:در مورد چه چیزی صحبت میکنی حاج آقا؟

روحانی گفت:میخواهم راه بهشت را به مردم نشان دهم.

کودک خندید و گفت:تو راه مسجد را بلد نیستی میخواهی راه بهشت را به مردم نشان دهی.

 

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۰۱/۱۰ - ۰۰:۰۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)