به قلم حافظ شورچی تحلیلگر مسائل سیاسی
الف)صورت مساله :
دغدغه یا مساله نگارنده در این یادداشت این است که چرا با وجود دعوت دولت یازدهم و بخش مهمی از اقشار و گروه های مرجع اجتماعی جامعه ایران , درصد بالایی از مردم خود را مستحق دریافت یارانه چهل و پنج هزارو پانصد تومانی دانستند و برای دریافت آن ثبت نام نمودند ؟ به نظر می رسد که پاسخ به این پرسش آنقدر بنیادی و مهم است که تامل در آن ضروری است و در صورتی که بتوان حقیقت آن را کشف نمود می توان به یکی از مسائل مهم در ارتباط با توسعه و پیشرفت جامعه ایران دست پیدا کرد و آن مسائل مهم چیزی نیست جز رابطه ی مردم (ملت) با دولت و سیاستمداران و مدیران دولتی .
اخبار و آمار ها نشان می دهد که دولت منتظر بود تا حداقل بیش از 30الی 40 درصد از مردم از دریافت یارانه انصراف دهند و با این اقدام به برنامه های اجتماعی و اقتصادی دولت یاری برسانند و بارها نیز رئیس جمهور محترم و روسای اجرایی دولت نیاز به این کمک مردم را در رسانه ها یادآور شدند . ثبت نام بیش از هفتاد و سه میلیون نفر در این طرح و تنها انصراف دو میلیون و چهارصد هزار نفر خبر شوک آوری بود که کمتر کسی آن را پیش بینی می کرد . واکنش و سخنان دولتمردان در کنار تشکر از انصراف دهندگان بوی گله و شکایت از رقم بالای ثبت نام کنندگان را داشت . پیداست که هیچ کس این امر را نمی پذیرد ، در جامعه و کشوری که صاحب منابع غنی انرژی نفت و گاز و ... است بیش از 96 درصد مستحق دریافت یارانه چهل و پنج هزارو پانصد تومانی باشند .
از نگاه ما این رخداد از زوایای مختلف قابل تحلیل و بررسی است . بی تردید فهم معنای این موضوع ضرورتی جامعه شناختی و حامل پیام بااهمیتی می باشد.اینکه چرا چنین وضعیتی در شرایط حاضر رخ داده است و علت ثبت نام 96 درصدی مردم چه بوده است ؟ بخش مهمی از علت طرح این مسئله برای نگارنده در این یادداشت این است که جدای از شوک اقتصادی و بار مالی سنگینی که ثبت نام بیش از96درصدی بر دولت تحمیل می کند ، این امر زمینه و محملی برای حمله و انتقاد از دولت یازدهم شده است و منتقدان می کوشند تا این امر را به معنای کاسته شدن از محبوبیت دولت تدبیر و امید و شخص رئیس جمهور تعبیر کنند و در واقع این دسته از تحلیل گران ثبت نام اکثریت مردم را بی اعتنایی به دعوت از انصراف و نوعی اعلام نارضایتی از دولت جدید معنا کرده اند . تحلیل ما آن است که این تفسیر نه یک تفسیر علمی و فرهنگی بلکه تنها یک تفسیر سیاسی و جناحی است و ریشه عدم انصراف را باید در مجموعه ای از دلایل تاریخی و ساختاری جستجو کرد که برخی از آنها در ذیل می آیند .
ب) چرا انصراف ندادند ؟
1- به نظر نگارنده نخستین دلیل عدم انصراف مردم از دریافت یارانه ها را نه در بی اعتنایی به دولت یازدهم بلکه در " بی اعتمادی یا اعتماد اندک "تاریخی جامعه ایرانی به نهاد دولت و دولتمردان باید جستجو کرد . اگرچه که در زمان های خاصی چون دعوت حضرت امام (ره) از مردم جهت حضور در جبهه ها ، آمدن پای صندوقهای رای و یا در دهه های پیشین اعتماد مردم به دکتر مصدق و سپردن طلاهای خود به دولت وی و ... می توان نمونه هایی از همبستگی حداکثری دولت و ملت را ذکر نمود اما به جرات می توان گفت که شکاف دولت – ملت در ایران به هر دلیلی واقعیتی نظری و عینی می باشد . و مردم بیش از آنکه خود را همیار و نماینده دولت تلقی کنند علاقمندند تا خود را در مقام منتقد سیاست های دولت جلوه دهند و البته در این امر فرقی بین دولت خاتمی ، احمدی نژاد یا روحانی وجود ندارد . این روحیه روانشناسانه و جامعه شناختی روحیه و رویکردی نیست که ظرف یک شب ، یک هفته یا چند ماه گذشته بوجود آمده باشد بلکه زمینه ایی دیر پا در تاریخ ایران دارد و پیرامون این امر نیز کتب مختلف نوشته شده است و گواه عینی آن هم گفتار و مواضع همه ما مردم عادی کوچه و بازار است که از فردای انتخابات حتی حامیان نامزد پیروز به نسبت های مختلف به صف منتقدین نامزد پیروز و سیاست های وی می پیوندند . بدین ترتیب تحلیل نگارنده این است که اگر دو یا سه سال قبل یا حتی سال 1384 و 1385 هم چنین همه پرسی ای پیرامون یارانه ها صورت می گرفت نتیجه ایی غیر از این به دست نمی آمد .
2- نکته دیگر آن است که هیچ کس نباید در صدد معنابخشی خاصی یا تفسیر سیاسی و جناحی از این امر برآید زیرا این تنها رئیس جمهور و دولت یازدهم نبودند که مردم را به نخواستن و انصراف دعوت کردند بلکه تعدادی از مراجع تقلید ، علمای مذهبی ، جامعه ورزشکاران و هنر مندان ، اساتید دانشگاه و ... نیز در این زمینه با دولت همراهی کردند و البته پیداست که سخنان و دعوت این گروه ها نیز چندان مورد عنایت قرار نگرفته است .
3- جدای از تحلیل جامعه شناختی – تاریخی رفتار ایرانیان نباید مواضع احساساتی ، فساد اقتصادی و تورم افسارگسیخته در سالهای گذشته را نادیده گرفت . به نظر می رسد بخش مهمی از علت ثبت نام حداکثری در طرح یارانه ها بیش از آنکه به معنای بی اعتنایی به دولت یازدهم و گروه های مرجع باشد ناشی از ترس از تکرار وضعیت اقتصادی – سیاسی دولت دهم بوده است . بسیاری از مردم بیان می کردند اگر چه اکنون وضع متوسطی داریم اما چه بسا با بالا رفتن تورم مانیز در شمار مستحقین یارانه قرار بگیریم ، در واقع از دیدگاه این دسته ثبت نام دریافت یارانه بیش از آنکه اعلام نیاز عاجل باشد در واقع " دفع ضرر مقدر " است .
4- ترس از محرومیت اجتماعی و اقتصادی یکی دیگر از مواردی است که بخشی از ثبت نام کنندگان بیان داشته اند . این دسته برآنند که عدم ثبت نام به معنای استطاعت مالی و بی نیازی از کمک های دولتی می باشد و این امر می تواند در آینده به بهانه ای برای دولت تبدیل شود و ما را از برخی مزایای دولتی محروم سازد یا آنها را در معرض مالیات های مکرر و ... قرار دهد .
هدف نهایی این نوشتار آن بود که ضمن تحلیلی بر کلیت مساله یارانه ها تحلیل سیاستمداران و نویسندگان منتقد دولت را به چالش بکشاند و بیان نماید که از ثبت نام96 درصدی مردم جهت دریافت یارانه اگرچه معانی و تفاسیر متعددی می توان به دست داد اما این تفسیر که ثبت نام حداکثری مردم به معنای مخالفت با رویکردهای دولت یازدهم می باشد دارای مبانی علمی و استنادی خاصی نیست و برای تحلیل چنین واقعیت های اجتماعی ای بایستی انصاف و آگاهی اجتماعی وساختارهای تاریخی را به مدد بگیریم و بدور از هرگونه نگاه جناحی و سیاسی مورد تحلیل قرار دهیم . تمایل دارم در پایان این نکته را هم متذکر شوم که دولت باید مطابق عقل ، قانون و روح عدالت محور طرح هدفمندی یارانه ها تلاش کند منابع حاصل از این طرح را به نحو شایسته ای مدیریت نموده و در خصوص حل مشکلات بهداشت و درمان مردم بویژه قشر آسیب پذیر که نشانه های آن در برنامه دولت تدبیر و امید قابل مشاهده است و رفع معضلات تولید قدم بردارد.