گاهی همه تکیه گاه هایم فرو میریزد ، آنگاه دیگر چیزی برایم باقی نمی ماند جزء اینکه بنشینیم و از درختانی که در برابر باد وباران سر خم میکنند ، انعطاف را بیاموزیم.
... تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۱۶ - ۱۲:۴۹( 3 نظر , 496
بازدید )
مترسک به گندم گفت : تو گواه باش که مرا تنها برای ترساندن آفریدند اما من تشنه عشق پرنده ای بودم که سهمش از من گرسنگی بود.
... تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۱۶ - ۱۱:۴۴( 1 نظر , 441
بازدید )
خاطرمان باشد که به یاد هم باشیم ، شاید سالها بعد در گذر جاده ها بی تفاوت از کنار هم بگذریم و بگویم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.
... تاریخ درج: ۹۱/۰۳/۱۶ - ۱۱:۲۸( 1 نظر , 387
بازدید )