چرا دروغ؟
امروز اعتراف میکنم...
دوستت دارم...
همه میگن قیدتو بزنم
اما نمیزنم...
اره شاید هیچ وقت مال من نشی،
اما میخوام که دوست داشته باشم...
همه میگن فراموشش کن،منم میگم نمیتونم...
اما دروغ میگم!
میتونم اما نمیخوام،
نمیخوام فراموشت کنم...
اشکال نداره،
زجر میکشم اما تو دلم نگه میدارمت...
این همه مدت با نداشتنت عاشقت موندم...
شماهایی که میگید لیاقتت بیشتر از اینه
من حرف از لیاقت نمیزنم،
حرفه من عشقه،عشق...
چیزی که همتون فکر میکنین تجربش کردین
اما فقط فکر میکنین!
از همه چیزم گذشتم...
غرورم
شخصیتم
دور و وریام
الانم فقط زندگیم مونده
از اونم میگذرم بخاطرت
هیچ کدومو نفهمیدی
اما مهم نیست...
من از اینا نگذشتم که بیای سمتم،
گذشتم چون وظیفه عاشقه که بخاطره عشقش از همه چیزش بگذره...
شاید خیلی زود عاشقت شدم،
اما عشقم بچگانه نبود و نیست.... من همیشه عاشق یه نفرم... عشق اول و آخرم... کسی که میدونم رسیدن بهش محاله ولی بازم دوسش دارم...