به سلامتیه همتون

سلامتی بچه های بالا شهر که دستبند طلا دستشونه و گردنبند طلا گردنشون...

سلامتی بچه های پایین شهر که دستبند کلانتری دستشونه و طناب دار گردنشون...

 اما به سلامتی تو که لبخندت واسم طلاست

وناراحتیت واسم طناب دار...

چقدر سخته همه سراغ کسی رو ازت بگیرن که فقط خودت میدونی که دیگه نیست...

سختر از اون وقتیه که مجبور باشی لبخند بزنیو بگی خــــــــــوبه...

خدایا جای سوره ای به نام عشق در قرآن خالی است...

که اینگونه شروع شود:

و  قسم به روزی که دلت را بشکند.و جز خــــــــــدا مرحمی نخاهی یافت...

اینروزها دیگر به خواب هایم نمیایی...

درکت میکنم هم خوابی با دیگران تمام وقتت را گرفته...

به دخترک گفتند مهربانی را از کجا یاد گرفتی؟؟؟

وقتی که دخترک هنگام نقاشی خورشید را سیاه میکشید تا پدرش زیر آفتاب نسوزد...

گاهی آنقدر غرق آرزوهایت هستی که فراموش میکنی خودت آرزوی کسی هستی...

پیکت را بنوش رفیق...

بنوش به سلامتی فاحشه های شهر که جز خود کسی را نفروختند...

بزرگ ترین آرزوی من این بود که کوچک ترین آرزوی تو باشم...

فدای همتون

"تقویم بی بهار"