به نام خدا
یارب مامردان شهر وفائیم جزیادتو یادی دگر در سر نداریم
بانام تو هرروز سر به کاریم دلیلش نام توست که مادست به باریم
چه نامی زیباتر از نام تو داریم علت زیبا پرستیمان نیست
چوزیبایی و زیبایی میاری
خدایا نام تو کلید هردربسته ایست کمک کننده هر فرد خسته ایست
نام تو درمان دردم است یادتوتاآخرین لحظه های زندگیم باتوهست
من نمی گویم این تنها یک شعر است شعر از منو من از خداو همینو بس
الرحمن ورحیم است خدا برای همه حکیم است خدا
اوست که نمیکندهمه عاشقان رااز هم جدا اگر هم کرده جدا کفر ننما حکمت است به خدا
من هم هستم از دلدارم جدا اما نیستم محتاج دلدارم نشستم دردردرگاهش
مانند یه گدا
زیستم جدااز دلدارم من به خداوندی خدا می بالم
بیدارم تا نصفه شبانه نزد سحر اوست که رفع کننده است به قضاوقدر
اما حیف است وهدر هرکه نداند قدر خدارانزد سحر
باخدابودن نزد سحر داردصفا به دست آری در آخرت جایگاه مرد وفا
ننما کفر به درگاه خدا گیرد آنچه داری خواهدت ساخت از آن جدا
بنگر به چگونه زیستن یک گدا که تو این،واوآن،وهستی ازاوجدا
اما شرط است برای رسیدن به خدا هدفی که نمیکند مارا از خودش جدا
هیچ چیز نمی تواند کند یاد خدارا از دلها جدا این روبه کسایی گویم که نیستن جداازیاد خدا
هیچ چیزوکسی نمیتواند باشد برایمان خدا وهست هر خصلتش از ماجدا
چرا؟... چون.... او.خداهست وخداهست وخدا...