نامه یک مادر به پسرش
پسر خوبم!
میدونم ک تو هم روزی عاشق می شی و میای جلوی من وبابات می ایستی و از دختریمیگی که دوسشداری.
این لحظه اصلا عجیب نیست وتو ناگزیری ازعشق. گه تو خود حاصل عشقی.
پسرم مامانت برای تو حرف هایی داره...
عزیز دلم یه وقتایی زن اخمو و بی حوصله است.روزهایی میرسه ک بهونه میگیره و حتی وقتی اسمتو صدا میکنه تو ب جای<<جانم>>همیشگی میگی<بله> و اون میزنه زیر گریه...
پسرم زن ها موجودات عجیبی هستند. موجوداتی ک میتونی با محبت ارومشون کنی و یا با بیتوجهی
از پا درشون بیاری..
عزیزم باید یاد بگیری که نازش رو بکشی. ناز کشیدن شاید کار مسخره ای ب نظر برسه اما باید
یاد بگیری زن ها ب طرز عجیبی محتاج لحظه هایی هستن ک نازشون خریدار داره.
میدونی این ویژگی زنه!گاهی غصه هاش مجبورش میکنه ب گریه. خیلی پا پی دلیل گریه اش نشو .
همیشه نباید دنبال دلیل باشی تابتونی راه نشون بدی. گاهی فقط باید بشونیش ...بذاری توی بغلت
گریه کنه و بعد فقط دستش رو بگیری و ببریش بیرون ی هدیه کوچولو براش بگیری و بهش بگی ک چقد خوشگله . یاد بگیر که با مردونگیت غصه هاش رو آب کنی نه که از غصه آب بشه.
پسرم این روزها که مینویسم هنوز دخترکی هستم پر از آرزو دخترکی که روزی مادر میشود
مادر تو.....