(دربخش اول مقاله به مباحث کلی نقش دیپلماسی شهری در توسعه گردشگری می پردازیم و در قسمت های بعد پس از تحلیل توان های شهرستان میانه با ابزار توسعه ی این نوع از دیپلماسی برای صنعت گردشگری ، تطبیق انجام خواهیم داد.)
**********
نقش دیپلماسی شهری در توسعه گردشگری ( راهکار توسعه گردشگری شهرستان میانه)- بخش اول
دیپلماسی از شکل و مفهوم سنتی خود فاصله گرفته و شهرها در عرصه ی روابط بین الملل جایگزین دولت ها می شوند. دیپلماسی شهری هنر نشان دادن توانایی ها و پتانسیل های شهری به موازات دیپلماسی ملی و به کار بردن آن در جهت توسعه ی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شهرها، در فضای جریان ها و اقتصاد مبتنی بر تفکرات نئولیبرالیسم و جهانی شدن می باشد. در این میان صنعت گردشگری و جذب گردشگر یکی از شاخه های راهبردی توسعه اقتصادی شهرها در عرصه ی دیپلماسی شهری است، که همکاری های شبکه ای شهرها در کسب سهم بیش تری از بازار گردشگری بین المللی با استفاده از این ابزار، گسترش روزافزونی داشته است.
در عصر فضای جریان ها که مبتنی بر ارتباطات مستقیم شهرها با یکدیگر می باشد، برخلاف فضای مکان ها که سیاست های محض دولت و دیپلماسی آن، چشم امید توسعه ی ملی است ، توسعه گرایی مبتنی بر مولفه های نئولیبرالیسم به وجه غالب نظام بین المللی تبدیل شده و بنیان مشروعیت دولت ها را با توسعه پیوند زده است ( نجاتی ،120:90).در چنین فضایی مدیریت شهری به بخشی از فرآیند کلی "حکم رانی خوب" در فضای جریان ها تبدیل شده که ناگزیر از به کارگیری دیپلماسی شهری، به عنوان ابزار توسعه ی ملی و حلقه ی واسط سطوح کنش ملی و جهانی است. انزواگرایی و دوری گزیدن از امواج قدرتمند فرآیند جهانی شدن با اتخاذ موضع تقابلی و تهاجمی در برابر آن امری ناممکن است که صرفا به عقب ماندگی و پذیرش منفعلانه ی ملزومات جهانی شدن می انجامد.(سیف زاده ، 24:1384)
در دهه های اخیر گردشگری یکی از بخش های اجتماعی – اقتصادی و یکی از مولفه های عمده ی تجارت بین المللی شده است.(ضرغام ، 1389 :16)بسیاری از کشورها این صنعت را به عنوان منبع اصلی درآمد، اشتغال، رشد بخش خصوصی و توسعه ساختار زیربنایی در نظر گرفته اند و همواره گردشگری را به عنوان عامل مهمی برای توسعه ی اقتصادی می دانند.(ابراهیمی و خسرویان ؛ 1384 )
امروزه بسیاری از کشورهای توسعه یافته که در صنعت گردشگری پیشرفت هایی داشته اند به این نتیجه رسیده اند که، سیاست های توسعه گردشگری و جذب توریست باید از طریق برنامه ریزی های ملی بخصوص در سطوح منطقه ای و محلی، از طریق همکاری های بین شهری به انجام برسد. برای همین در دهه های اخیر جهان شهرها برای جذب گردشگر خارجی به ابزارهایی روی آورده اند که بارز ترین آن ها دیپلماسی شهری و هم کاری های بین شهری می باشد.(داوودی و پیمانی ، 1392 : 3).بر اساس جدید ترین آمار منتشر شده از سوی سازمان جهانی جهانگردی در سال 2013 در آمد حاصل از گردشگری بین المللی 1.4 تریلیون دلار آمریکا بوده است.این بدان معنی است که سود گردشگری از تخمین سازمان جهانی جهانگردی در سال 2020 نیز فراتر خواهد بود. در چنین شرایطی آسیا و اقیانوسیه پس از آمریکا و اروپا باسهم 31 درصد از کل گردشگران بین المللی دارای رتبه ی سوم جهان می باشد. در شرایط نسبی آسیا و اقیانوسیه با رشد 6 درصدی و افزایش سهم 14 میلیونی گردشگری بین المللی دارای رشد بسیار قوی در این صنعت بوده است. این در حالی است که جنوب شرق آسیا با سهم 10 درصد با بهترین رشد،جنوب آسیا با 5 درصد و شمال شرق آسیا با 4 درصد دارای رشد متوسط بوده اند.
برای کشوری چون ایران که در چشم انداز 20 ساله ی خود سال 1404 پیشرفت صنعت گردشگری و افزایش توریست خارجی را مد نظر قرار داده است، می تواند با راهبردهایی که دیپلماسی شهری و توان های آن ارائه می دهد به تغییر جایگاه خود در این عرصه بپردازد. اگر ایران دارای یک دیپلماسی شهری موثر و منظمی باشد قطعا مکانیزم دور زدن تحریم ها کاراتر و موثرتر خواهد بود. (طلایی ، 90) قابلیت نفوذ در جهان شهرهای دیگر (احمدی پور و همکاران ، 1391) توان مهمی است که دیپلماسی شهری در جهت تغییر تصویر ایران در ذهن گردشگران جهان و کم رنگ تر شدن آثار سوء تبلیغاتی که در سال های اخیر علیه کشورمان شده، می تواند داشته باشد. نمونه ی هنر دیپلماسی شهری، که توانست تاثیر زیادی روی افکار عمومی جهان و به ویژه مسلمانان داشته باشد، اعلام مخالفت لونیگستون، شهردار وقت لندن در زمان تونی بلر علیه جنگ با عراق بود.(طلایی 90) علاوه بر این ها تعامل و همکاری کلان شهرهای ایران با شهرهای بزرگ جهان می تواند، باعث بهبود روند تجهیزشهرها به زیرساخت های لازم جهت جذب گردشگر باشد.
اماآنچه که بررسی هرچه بیشتر نقش دیپلماسی شهری، در روند توسعه گردشگری و جذب گردشگر را ضروری می کند، سیر صعودی همکاری های بین المللی در زمینه های مختلف بخصوص، صنعت توریسم از طریق تعاملات "شهریه شهر" و "خواهر خواندگی" کلان شهرها است..
سید محمود نجاتی حسینی (1390) در مقاله ای تحت عنوان "دیپلماسی شهری از نظریه تا تجربه" به بررسی و تبیین این موضوع پرداخته و ارتباط این نوع دیپلماسی را با جهانی شدن بیان کرده است و با معرفی فضای جریان ها در برابر فضای مکان ها، دیپلماسی شهری را ابزاری کارآمد در توسعه ی ملی خوانده است. بر اساس نتایج این تحقیق امروزه سیاست های بیناشهری بر سیاست های بینا دولتی در ارتباطات سیاسی و فرهنگی، هم چنین حل برخی از مشکلات و مسائل که سیاست های دولتی قادر به حل آن نیست ارجیت دارد.
مسعود ناصری (1375) در پژوهشی با عنوان "شناسایی موانع موثر توسعه صنعت گردشگری ایران و طراحی الگوی تبیینی برای گسترش جذب توریست " به شناسایی موانع گردشگری پرداخته است. این تحقیق ضمن شناسایی موانع گسترش صنعت توریسم، الگوی موثر بازاریابی برای گسترش جذب توریست کشور را ارائه می دهد.نتایج این تحقیق نشان می دهد که تبلیغات سوء غیر واقع از ایران، در عدم اعتماد گردشگران تاثیر دارد و مضاعف بر آن عدم استفاده از شیوه های مناسب بازاریابی به عنوان موانعی برای جذب توریست در ایران به اثبات رسیده است
در عصر حاضر پدیده ای با عنوان دیپلماسی شهری در قالب همکاری های بین المللی در حال گسترش است. این شکل از دیپلماسی که شهرهای جهان درآن شرکت دارند، استفاده از قابلیت کلان شهرهای جهان برای توسعه ی سیاست بیناشهری بین المللی، به جایگزینی سیاست های بینا دولتی در قالب سیاست شهری با توجه به پتانسیل شهروندی مورد اقبال قرارداده است.(سید محمودنجاتی ، 117:1390)
دیپلماسی شهری، بخشی از دیپلماسی عمومی است که در مقابل دیپلماسی سنتی قرار می گیرد. تفاوت بین دیپلماسی شهری و رسمی این است که اولا، دیپلماسی شهری یک هنر است و مهم تر از آن کاربردی است، دوم آن که سروکار این نوع از دیپلماسی با مردم است. ( خدادادی ، 90) یکی از مزایای دیپلماسی شهری این است که محدودیت هایی که در دیپلماسی ملی وجود دارد در دیپلماسی شهری نیست، مثلا ممکن است هر کشوری در مورد موضوعی خاص عقیده ای داشته باشد، که یکسان سازی آن در سطح دیپلماسی بین الملل وجود ندارد.(اقتصادشهر،90:ش11) دیپلماسی شهری عملا در زمینه ی نمایندگی، اقتصادی، فرهنگی، عمومی و مدیریت ابعاد منازعات درحال جایگزینی به جای دولت ها می باشد. در ایران نیز نیازمند تفاهمی هستیم که ماموریت های این نوع دیپلماسی تعریف شود. سند بالادستی هرگونه دیپلماسی، سیاست خارجی می باشد، دیپلماسی شهری همان سیاست خارجی در عمل است، این دیپلماسی در مقیاس کلان و ماکرو همان دیپلماسی ملی است وروند دیپلماسی جهان در حال حرکت به سمت دیپلماسی شهری است. (طلایی،90)
از نظر ژئوپلیتیکی شهری، فقط کلان شهرهای اروپایی و آمریکایی و هم چنین شرق آسیا، کشورهایی چون ژاپن ، هنگ کنگ ، کره و سنگاپور نقش پیشتاز در تعاملات شبکه ای جهان شهرها و دیپلماسی شهری را ایفا می کنند، که درباره ی کلان شهرهای اسلامی (حوزه وسیع خاور میانه ، شمال آفریقا و آسیای میانه) باید گفت در این جریان حضور ندارند.(احمدی پور و همکاران، 179:1391)
پیدایی و گسترش دیپلماسی شهری به عنوان ابزاری برای توسعه ی ملی مبتنی بر اقتصاد نئولیبرالیسمی با انتشار آثار رابرت ماندل و آرتور فلمینگ مرتبط بود. در مرحله ی بعد، در دهه های 1960 و 1970 فریدریک هایک فیلسوف اقتصادی و میلتون فریدمن آن را گسترش دادند. در این اینکه این نوع از دیپلماسی چه زمانی ظهور گشت دو نظریه وجود دارد : نظریه ی اول آن را نوعی بازگشت تاریخی با استناد بر سلسله شبکه های ارتباطی اقتصادی شهرهای چین با شهرهای امپراطوری مجاور مانند : سمرقند، تاشکند، تبریز و بغداد می داند.(طلایی ،90) و در نظریه ای دیگر آن را پدیده ای نوظهور در نظام جهانی معرفی می کند.(شفایی،3:89)
از لحاظ تاریخی پس از پیمان وستفالیا در سال 1648 میلادی بود که کشورها به عنوان واحدهای سیاسی در نقشه ی جغرافیایی جهان تجلی یافتند و این دولت ها بودند که بازیگران بلامنازع عرصه ی روابط بین الملل قلمداد شدند و شهرها تحت کنترل و نظارت آن ها می توانستند با سایر شهرها وارد تعاملات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شوند. بنابراین تا اواخر قرن بیستم این کشورها بودند که عرصه ی اصلی سیاست ها به شمار می رفتند.(کاستلز،387:80) ولی تقریبا پس از جنگ جهانی دوم دیپلماسی شهری با قرار دادن شهرها به عنوان عرصه ی عملی تعاملات ملی و جهانی به عنوان ابزاری برای تامین حداکثرمنافع طراحان و بازیگران دولتی و غیر دولتی در چارچوب فضای جریان ها شکل گرفت. در واقع دیپلماسی از معنای سنتی خود که هوش و تدبیر در هدایت روابط بین الملل رسمی میان حکومت و دولت بود فاصله گرفته و در قالب دیپلماسی سیال و جهانی شدن در فضای جریان ها و به تعبیر شولته رشد روابط فراملی میان مردم در حال گسترش است. اولین کنفرانس جهانی دیپلماسی شهری در تاریخ 13-11 ژوئن سال 2008 در هاگوآ در هلند برگزار شد، که یکی از نتایج عقلانی آن پی بردن به این مهم بود که دیپلماسی شهری از طریق گفتمان، درک متقابل، یکی شدن و اتحاد، همکاری شهرهای جهان باعث صلح، دوستی و مشارکت می شود.
ادامه در بخش بعد...