میانه چگونه می تواند مقصد گردشگری شود؟(قافلان-مطلب شماره ی چهار)

آنچه که رغبت جمعی برای یک تحرک اجتماعی را ایجاد میکند وجود یک سری تحولات درونی است که می بایست از خود فرد آغاز شود. اگر می خواهیم در صنعت گردشگری موفق ظاهر شویم و در اذهان کنجکاو گردشگران هم چون تصویری ماندگار ثبت شویم می بایست نسبت به این پدیده آگاهی و آمادگی لازم را کسب کنیم و سود و زیان آن را بشناسیم.

اما سوال این جا است که این آگاهی و آمادگی چگونه ایجاد می شود و ما چگونه می توانیم با این صنعت آشنا شویم و برای میزبانی از آن چه کارهایی باید صورت گیرد. محصولات گردشگری قابل لمس نیستند. بدین معنا که کالایی آماده نداریم تا برای تست به بازار عرضه بنماییم بلکه ما مجموعه ای از عناصر را در قالب یک تجربه برای گردشگران عرضه می کنیم و هرچه این تجربه بهتر باشد تقاضای گردشگران برای آن بیشتر خواهد بود.

تقویت ارتباطات بین فردی از طریق آموزش های اجتماعی به روش های مختلفی می تواند صورت بگیرد و هدف ما از این حرکت، آمادگی برای ایجاد یک تجربه ی خوب برای گردشگران است. برنامه ریزان این صنعت در مناطق مستعد ببینند مقاصد موفق با گردشگران چه برخوردی دارند؟ عوامل مختلفی در تجربه ی گردشگر از یک سفر دخیل اند و نمی توان گفت ما می توانیم همه ی شرایط را برای ماندگاری ایجاد کنیم.

شهرستان میانه استعداد و پتانسیل طبیعی و اجتماعی لازم را جهت یک میزبانی خوب دارا است و ما در این مطالب به این موضوع پرداخته ایم که چگونه می توانیم این امر را محقق کنیم که بحث روابط بین فردی و تحرکات جمعی را پیش کشیدیم.

نوع رفتاروتعامل ما با گردشگران در روابط بسیار مهم است و تحرکات جمعی جهت شناخت مشترک از اصول این رفتار و تعامل زمینه های لازم جهت آمادگی و آگاهی میزبانی را رقم می زند. باید از خود سوال کنیم که اگرخود با اهداف منطقی به یک مقصد سفر کردیم از مردمان آن دیار انتظار چه برخوردی را داریم؟ اگر ببینیم در کوچه و بازار مقصد سفر ما عناصر فرهنگی خاص آن منطقه در معماری بناها و رفتار مردمان قابل مشاهده است چه احساسی به ما دست می دهد؟ این سوال ها را می توان در زمینه های دیگر ازیک مقصد آورد اما آن چه که مهم است این است که مجموعه ی عناصر فرهنگی، رفتاری و محیطی مقصد است که معیارهای سنجش میزان آمادگی را جهت استقبال از گردشگران می سازد.

وقتی یک گردشگر وارد شهرما می شود و به چشم می بیند که مردم برای حفظ محیط زیست که یکی از اصول توسعه ی پایدار در صنعت گردشگری است به صورت همگانی حرکتی را انجام می دهند آیا در نزد این گردشگر ذهنیت خوبی نمی سازیم؟ و یا اگر در نمادهای میادین شهر خود عناصر فرهنگی مردمانمان را به نمایش بگذاریم آیا این گردشگر در تجربه ی سفر خود و نقل خاطرات بعد از آن تصویری ماندگار از ما در ذهن نخواهد داشت؟چقدر زیبا و ماندگار خواهد بود زمانی که هر کدام از ما در برخورد با یک گردشگر سعی کنیم با وی ارتباط مثبتی داشته باشیم و حضور او را در شهر خود خوش آمد بگوییم.