|
حسین-سوما
(soomali )
آلبوم:
تصاویر مربوط به مطالب
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
165 بازدید امروز: 163
توضیحات:
مدفن امام علی (ع) چگونه پیدا شد؟
مجموعه: زندگینامه بزرگان دینی قبر حضرت علی (ع), ماجرای پیدا شدن قبر حضرت علی(ع), مدفن حضرت علی(ع) بارگاه امام علی(ع) در نجف اشرف مدفن امام علی (ع) چگونه پیدا شد؟ امیرمؤمنان علی علیه السلام پیشوای بزرگ اسلام و امام اول شیعیان جهان در سال چهلم هجری یعنی سی سال بعد از رحلت پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم چشم از این دنیای مادی فروبست و روح بلندپروازش از تنگنای این جهان به ملکوت اعلی بال و پر گشود. به دستور حضرت علی (ع)، فرزندانش امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام، بدن مطهر او را در زمین مرتفعی که عرب به آن «نجف» می گوید، مدفون ساختند. بدون اینکه مردم بدانند محل دفن حضرت علی (ع) کجاست. آری علی علیهالسلام شخصیت عالی قدری که با زور بازوی وی کمر کفر و سطوت شرک و بت پرستی در هم شکست و با جانبازیهای مردانه اش، تعالیم اسلام در سراسر عربستان گسترش یافت و مردم به دین خدا گرویدند، بواسطه کینه دیرینه ای که دشمنان از وی بدل گرفته و در سینه پنهان داشته بودند، چنان از خلافت و روی کار آمدن وی نگران و ناراضی بودند که اگر دستی به قبر او پیدا می کردند، از تعرض به ساحت مقدس و مدفن مقدس آن حضرت خودداری نمی نمودند. از این رو مدفن امیرالمؤمنان در حدود 150 سال همچنان از انظار عموم پنهان بود و فقط ائمه طاهرین و عده ای از شاگردان مخصوص آن بزرگواران از محل دفن آن حضرت آگاه بودند، و در فرصتهایی که دست می داد، دور از چشم دشمنان، تربت پاک شاه مردان را زیارت می کردند. ماجرای پیدا شدن قبر حضرت علی(ع),قبر حضرت علی (ع),مدفن حضرت علی(ع) مدفن امیرالمؤمنان در حدود 150 سال از انظار عموم پنهان بود با این وصف روزی هارون الرشید در بیرون کوفه که دشت وسیعی بود، به صید آهو رفت. به فرمان او اطراف بیابان را قرق کردند و از هر طرف آهوان را رم می دادند تا به تیررس خلیفه قرار گیرند. ناگهان چشم هارون الرشید به یک گله آهو افتاد و آنها را دنبال کرد، شکارچیان وی نیز تازی ها و بازهای شکاری را رها کردند که نگذارند آهوان فرار کنند. آهوان بسرعت از تلی بالا رفتند و در آنجا خوابیده و آرام گرفتند. شکارچیان و هارون الرشید دیدند همین که سگها و بازهای شکاری نزدیک بلندی می رسند هر کدام به سویی پرت می شوند. آهوان بدون هیچ واهمه ای از بلندی به زیر می آمدند و همین که سگها و بازهای شکاری را بطرف آنها رها می کردند به نقطه مرتفع تل بالا رفته و آسوده می خوابیدند ولی هر بار که سگها و بازها برای صید آنها می خواستند از بلندی بالا روند به طرز اسرارآمیزی سقوط می کردند. هارون و همراهان تا سه بار شاهد این وضع بودند، شکارچیان تعجب کردند و هارون حیران ماند. هارون دستور داد برای وی خیمه زدند و سفارش کرد بروند کوفه و مردی سالخورده که از اوضاع آن محل اطلاع داشته باشد پیدا نموده بیاورند پیرمردی فرتوت از قبیله بنی اسد را پیدا کردند و نزد هارون آوردند. هارون از پیرمرد پرسید: آیا راجع به این نقطه اطلاعی دارد و از گذشتگان خبری شنیده است؟ پیرمرد گفت: اگرخلیفه به من تامین بدهد که خودم و این محل در امان باشد اطلاعی که دارم در اختیار می گذارم. هارون گفت: خدا را گواه می گیرم که از جانب من هیچگونه صدمه ای به تو و این محل نخواهد رسید. پیر مرد گفت: پدرم برای من نقل کرده که در زمان پدرش شیعیان عقیده داشتند که این بلندی محل حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام است. خدا اینجا را حریم امن خود قرار داده است و هر کس بدان پناه برد در امان خواهد بود. هارون تا این را شنید از اسب پیاده شد و آب خواست و وضو گرفت و در همان نقطه به نماز ایستاد سپس خود را به زمین افکند و تا سه روز گریه و زاری کرد... هارون دستور داد گنبدی بر آن تربت پاک بنا کردند و هر بار که به کوفه می آمد به زیارت آن حضرت می رفت. بدینگونه مدفن امیرالمؤمنین به دست یکی از دشمنان آن حضرت کشف شد و زیارتگاه خاص و عام گردید.
درج شده در تاریخ ۹۴/۰۸/۰۴ ساعت 12:26
برچسب ها:
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (1)
|