ديروز رفتم بقالي سر كوچمون گفتم: حاجي بابا دو كيلو عشق بده گفت: از كدوم نوعش ؟ گفتم مگه چند نوعشو دارين ؟ گفت: عشق كه زياد داريم منتها فعلا دو نوعش دمه دسته . عشق هوسي و عشق واقعي و اصل . عشق هوسي الان تو بورسه بازارش خوبه . منتها شارجش ضعيفه زود تموم ميشه . يعني شب كه شارجي صبح بلند ميشي دشارجي... تا اينو گفت بي درنگ گفتم: نه نه گربونت از همون عشق اصلي يه چند كيلو بكش ... يه دفعه حاجي بابا صداش بلند شد . اي اي اي صبر كن ببينم يه چند كيلو ؟ بعد اروم خم شد رو ميز كارش و با تمسخر به من گفت : از فضا اومدي ؟ گفتم نه چطور ؟ گفت: اخه عشق نديده . سالهاي ساله كه در كارخونه ي عشقو تخته كردن . كجايه كاري . البته اگه بخواي ميتونم ادرس بدم بري تهرون از ناصرخسرو مشابهشو بخري.... امان از عشق.... بدر عشق بسوزد كه درامد بدرم... |