فراموش کردم
رتبه کلی: 1200


درباره من
ناصری کیا (sorror )    

فرهنگ اصطلاحات آبادانی!

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۷/۱۵ ساعت 18:51 بازدید کل: 716 بازدید امروز: 159
 

جالي جالي بستم = نام بازي
چپه = كنايه از اينكه كسي را له و لورده كردن
چار ميخه = كنايه از اينكه دست و پاي كسي را بستن .
چرخك = قرقره
چپكي = بيراهه
چك و چول = كثيف
چارلي بازي = دلقك بازي
چالو = روشن
چمري = ابتداي خارك كه كوچك و كمي سبز رنگ و نرم
چيتي = كوپن نفت كه به كارگرهاي شركت نفت ميداند
چهار گران = زمين بازي
چراغ ليت = چراغ دستي
چپك = دست زدن
چش بندو = نام بازي بچه ها(قایم باشک)
حبانه = ظرف سفالي براي آبخوردن ( كلمن )
حل حله گرگه چنبري = بازي دخترانه
حشو = سبزي ماهي با كليه ملخفاتش
خراطي = نوعي خوردني زردرنگ كه از درخت خرما درست مي كردند
خاكسون = قبرستان
خسرو چينوي = فردی که قیافه ای شبیه به چینی ها داشته!
خنجر بالي = آب نباتي كه بشكل خنجردرست ميكردن
خاك مكينه = خاكي كه از آن براي پاك كردن ظروف استفاده ميكردند مثل تايد يا مايع ظرفشويي
خرما چپون = كنايه از فشرده
خدا رو کولت: اصطلاحی است با معانی بسیار از جمله: دمت گرمه، خدا خیرت بده، کارت درسته و ... . بستگی به لحن و مکان گفتن جمله داره!
درام = بشكه
ديري فارم = نام باغ گاو داري شركت نفت نزديك جزيره مينو
ديري = رتب خشك شده
دال عدس = نوعي غذا
دي گل = چاپلوس
رون شوز(ربن شوز) = پوتين
رشاد = شاهي ( سبزي)
رجستر (لجستر ) = شماره كارمندي
رشن = جايي كه كارگرهاي شركت نفت ميرفتن خواربار ميگرفتن
سيب گلابي = مايعيي شيريني مخلوط (جوهر و شكر و آب جوش ميدادند برنگ قرمز) بعد يك چوب فرو ميكردن تو سيب و سيب گلاب را در اين مايع آغشته ميكردن تا رنگ بگيره مثل آب نبات بشه
سيكل = دوچرخه
سنتراستور = فروشگاه مركزي كه تمام اجناس فروشگاههاي شركت نفت در آن نگهداري ميشد
سر تا سر = یک نوع شیرینی که بصورت مارپیچ در سینی ریخته میشده و هر کس با 2 ریال تا آنجایی که میتونسته و شیرینی تکه نمیشده میتونسته شیرینی برداره.
سي ده (see the) = مستقيم
سي برنج = نام يكي از قسمتهاي پالايشگاه
سبخي = جايي كه تمام وسايل از رده خارج را در آن نگه داري ميكردند و همچنین به معنای جای بیابان مانند.
سپرتاس = ظرفي سه تكيه كه بوسيله يك دسته به هم وصل ميشد (ناهار بري)
شيرشكر = شيرعسلي
شكر چيان = جايي كه بستني سنتي درست ميكرد اصطلاح امروزه تريا
صبور (soboor)= ماهي كه در تنور ميذارن
طياره = بادكنك ( با كاغذ و سريشم ) و همچنین هواپیما
عصوم = كفگير
فيت = سايز
قماره(Ghomare) = دكه
كرات(korrat) = تره ( سبزي)
كواتر شد = يعني استراحت پزشكي
كانتين = رستوران پالايشگاه
كركاب = صندل زنانه (كه از چوب و دو بند چرمي ساخته مي شد)
گردو شكستم = بازي دخترانه
گيلاس = ليوان آبخور
گاري = وسيله بازي كه با تخته و بربرنگ درست ميكردند بازي تابستانه بوده
گاو –گوساله – فنگل – پنير = بازي با كشيدن يك مربع وچهار گوش آن سنگ ميگذاشتند
گران شاپوري = استوديو
گريپ پاژ = يعني پيچوندش
گلوپ = باشگاه
لمر = شن
منهول(men hol) = فاضل آب
ماه عسل = مخلوط خرما و شيره و كنجد
محمد بستني = اسم یک بستني فروش دوره گرد
ممدشیطون=اسم پلیسی با سبیلهای تاب داده بزرگ در آبادان قدیم
مانكور= لاك
متروپل = نام سينما
ميلك بار = نام تريا در الفي بريم
نيم دري = پنجره
نقل پيرزن = ذرت بو داده
ني همبون(نی انبان) = ساز محلي ( بندري)
نخلك = نام یک باشگاه
نايت كلاب = نام یک باشگاه
واير = كابل برق
وارد ماستر = مسئول بخش بيمارستان
هوك = تكه اي كه از آهن بشكل نعل بود و در حلقه در براي قفل كردن استفاده ميشد
هوبيو = بازي پسرها درتابستان با يك تكه چوب كوچك و يك تكه چوب بزرگ بود و گفتن كلمه
هي دو = تاب بازی کردن
هاستل (hostel) = مهمانسرا
هزاريا = نام محله شركتي كارگري
هلنديا = نام محله شركتي كارگري
هفيز = دفتر يا آفيس
هفت حوض = نام محله اي در احمد آباد خيابان شير و خورشيد
يك دو يك دو ترمز = نام بازي دخترانه

سنج و دمام: موسیقی محلی آبادان و بوشهر که بیشتر در عزاداریها نواخته میشود. 
سوگ العریان: (بازار لخت) نام قدیم بازار ایستگاه 7 بهار. ظاهرا بدلیل ساده بودن به این اسم معروف بوده.
سيجاره: سيگار با تلفظ عربی!
سیکلین: [sik(h)-Lane] (محله سیکها) نام محلی در آبادان که سابقا در آن هندیها زندگی میکرده اند. سابقا در این محل معابد سیکها وجود داشته.
شطیط: (shoteit) از روستاهای عرب نشین آبادان.
عبادان: رسم الخط رسمی نگارش کلمه آبادان تا انتهای دوره قاجار.
فیدوس: نام آژیری که سابقا برای بیدار کردن و آماده به کار شده مردم توسط پالایشگاه نواخته میشده و صدای آن در کل شهر شنیده میشده.
فیه: (fai'ie) محله ای در آبادان بعد از ایستگاه ۱۲ بهار. امروزه بعلت وجود دانشگاه آزاد و دبیرستان تیزهوشان از مراکز علمی به حساب میاد!
قلیه ماهی: نوعی خورش که با ماهی و تمر هندی و فلفل فراوان تهیه میشود.
قولو: از کلمه و اسم غلام گرفته شده. امروزه به آدمی که ادعای داش مشتی بودن و لات جوانمرد! بودن داره گفته ميشه.
کا: مخفف کاکا يا همان برادر خودمون.
کفیشه: (kofeishe)از کافی شاپ گرفته شده. نام محلی در آبادان که پاتوق کارگران شرکت نفت و محل تفریح آنان بوده.
کواتر شلی: (kuater sholi) خانه های خشتی و گلی. نام محله ای در قدیم متعلق به کارگران شرکت نفت.
گرید: امتیاز. ترفیع اداری در شرکت نفت.
گیت: دروازه بویژه، دروازه های پالایشگاه.
گیس: (gase)گاز
طیب : نام میدانی در آبادان. از اسم حاج طیب گرفته شده که ظاهرا در ایام ملی شدن نفت از بزن بهادرهای آبادان بوده!
لامسی: (lamsi) نام محله ای در آبادان نزدیک درمانگاه اقبال.
لب لبو: برخلاف ظاهرش این هم یکی دیگر از اسامی نخود گرمک است.
لین: (lein) از همان Lane انگلیسی به معنای کوی و کوچه گرفته شده. خیابانهای احمدآباد را با کلمه لین میشناسند شمامل لین یک تا پانزده.
مصطفی ریش: از بزن بهادرها و لوطیهای قدیم آبادان. وی هنوز زنده و در آبادان ساکن است.
منیوحی(manioohi): نام یکی از روستاههای عرب نشین آبادان.
ولک: (volek) به معنای پسر بچه. از اصطلاحات رايج بين آبادانيها
آمو (عامو) = عمو
ارسي (Orsi)= كفش
اروسیه (عروسیه)= اسم محلی در آبادان. سابقا در این محل کمپA روسیه وجود داشته (در زمان جنگ جهانی دوم) و به تدریج به این صورت درآمده.
اسپكتور = سرشيفت حراست كه با موتورسيكلت سه چرخه گشت ميزد
اسبيتال = بيمارستان شركت نفت
اشكل كيلي = بازي پسرانه
او داغك = اشكنه
اوستور = فروشگاه
ايزگاه = ايستگاه
بتل(Botol) = حشره سیاهرنگ و دارای قابلیت پرواز است که اسم فارسی آن سرگین غلطان یا بوم غلطون است.
بشوش(Bashoosh) = اردك
بش موش(Besh moosh) = شيريني گرد و رنگي عربی
بلکم(Bolkom) = آدم وراج و پررو
بلم(Balam) = قايق
بنج(Benj) = تانكي
بنگله(Bangele) = منازه بريم
بوكسري = مدل مو براي آقايان
بوچ = چوب پنبه برنگ كرم كه بعنوان سر شيشه استفاده ميشد.
بوشش كن = در اصطلاح رانندگي رانده هاي شركت نفت ميگفتن بوشش كن (دنده آزاد كن )
بهلرسوت(Behlar soot) = لباس كار ظاهرا از کلمه Boiler Suit گرفته شده.
بيش لمبو (Bish lambo)= يه نوع جانور مثل ماهي ريز كه در جوي بود.
بيريك = ترمز
بي اس لمبر = شماره كارگري
پلاس = انبر دست (گاز انبر)

پليت باز = بازي با سر نوشابه و سنگ
پريمس (پريموس) = وسيله اي كه براي پخت غذا استفاده ميشد ( گاز پيك نيكي )
پایدان = ركاب دو چرخه چرخ
پمپوس يا پمپوز = پمپ استيشن
پليت =فلز یا قطعات فلزی
پاسورك = بادام
پاكريا = نام استخر كارمندي تانكي دو
پين = سوزن ته گرد
پيپ = شيلنگ آب
تماته = گوجه
تكنيكال = دانشكده نفت
ترنينگ = كارآموزي
تيمپو = ضرب موسيقی
تكه بازي = نام بازي بود كه دخترها بازي ميكردن ( لي لي )
جفت كردن = يعني طرف از ترس جا زد
جاشو = كارگر كشتي (ملوان)
جام = شيشه
جسر = پل بهمنشير
جورج يوناني = نام عكاسي كه ارمني بود
جالي = فنس

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۷/۱۵ - ۱۸:۵۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)