فراموش کردم
رتبه کلی: 5193


درباره من
همه رفتن کسی دور و ورم نیست
چنین بی کس شدن در باورم نیست

اگر این آخر و این عاقبت بود

که جزء افسوس هوایی در سرم نیست

--------

همه رفتن کسی با ما نموندش

کسی خط دل ما رو نخوندش

همه رفتن ولی این دل ما را

همون که فکر نمیکردیم سوزوندش

--------

چه هاشا تقه ایی بر در نخورده

چه آیا زنده اییم یا جون سپرده

چه هاشا صحبتی حرفی کلامی

که جزء به رفته ماییم ما نمونده

عجب بالا و پایین داره دنیا

عجب این روزگار سرد با ما

ی روز دورو ورم صد تا رفیق بود

من و امروز ببین تنهای تنها

خیال کردم که این گوشه کنارا

یکی داره هوای کار ما را

یکی غمگین میون دلسوز ما هست

نداره آرزو آزار ما را

عجب بالا و پایین داره دنیا

عجب این روزگار سرد با ما

ی روز دور ورم صد تا رفیق بود

منو امروز ببین تنهای تنها

تنهای تنها

تنهای تنها

تنهای تنها

تنهای تنها

امیر حسین (spook )    

شام ایرانی

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۲/۲۱ ساعت 18:33 بازدید کل: 273 بازدید امروز: 213
 

 

از بس وقت کم دارم فقط میرسم سریالهای ترکی محبوبم رو ببینیم. چند وقت پیش خونه دختر خالم که بودم بهم سی دی های " ویلای من" رو دادن به اضافه یه مجموعه از شام ایرانی همونی که بهاره رهنما هست توش که مثلا ببرم ببینم. چند هفته این سی دی ها همینجوری تو کشو موندن و هی تارا رفت سر وقتشون و پاکت هاشونو پاره پوره کرد تا اخر سر اول از ویلای من شروع کردیم و از دیروز هم دو قسمت از شام ایرانی رو دیدم که بیییییییی نهایت لذت بردم و خیلی خیلی خوشم اومد. خیلی جالبه ادم زندگی روزمره شخصیت های شناخته شده رو میبینه. من که بعد از دیدنش این حس بهم دست میده که زندگی خودم شاید خیلی جاها باحالتر از زندگی اوناست... از نظر مالی نمیگما. قطعا اونا وضعشون خیلی بهتره. از نظر کیفیت زندگی میگم.. و اینکه خانوما هر چی و هر کی که باشن دغدغه هاشون تا حدود زیادی مشترکه....امروز هم تارا رو خوابوندم و  ناهارم رو جلوی تی وی در حال دیدن قسمت دومش خوردم.

 

چند روز پیش هم همسر برام فالوده گرفته بود و الان هر روز بعد از ناهار کمی هم فالوده جلوی تی وی میزنم به رگ و خلاصه که برنامه ناهارم متحول و دلچسب شده.

امروز از رو ساناز و سانیا یه خورشت درست کردم با هویج و ریواس که خیلیییییی خوشمزه شد. اولین باره ریواس میریزم تو غذام. باید برم یکم بخرم بیارم فریز کنم. برای تنوع خوبه.

دیروز یه سر رفتیم هایپر. الان چند دفعه است هایپرو خیلی خلوت میبینم. دست رو هر چی میذاشتم قیمتش شوکه ام میکرد. اخه من خیلی کم موقع خرید به قیمتها توجه میکنم. برای مواد غذایی که میگم حالا مثلا شیر و ماست و میوه هر چقدر هم شده باشه بلاخره که باید بخریم... کیف و کفش و لباس و وسایل بچه رو هم که همیشه از دبی میخرم. برای همین قیمت چیزا زیاد دستم نیست ولی دیروز استثنائا یه ژل موی لورال میخواستم که دیدم شده ۲۰ تومن!!!! کرم مرطوب کننده گارنیر هم میخواستم که نداشت گفتم به جاش یه اولی بگیرم که البته قبلا امتحان کردم و مالی نیست اصلا. خیلی هم کاسه کوچکی داره اولش فک کردم ۲ هزار و دویست و هفتاد تومنه. یهو دیدم نههههه!!! ۲۲ هزار و ۷۰۰ تومنه!!!!!!! همون .. مثقال!!!!!! رسما فکم افتاد. فک کنم تو دبی ۶-۷ درهم بیشتر نبود!!! ارزو جون کارفور رفتی یه نگاهی بنداز ما رو روشنمون کن خواهر...

خلاصه که هیچ کدومو هم نخریدما ولی وقتی اومدم پای کانتر برای یه کیلو سیب زمینی و گوجه فرنگی با ۳-۴ عدد هویج و ۳-۴ ساقه ریواس و دستمال کاغذی و یه ماهیتابه صورت حسابم شد ۹۰ تومن!!!!!! فک کردم الان مثلا میگه ۴۵ تومن!!! به همسر میگم وای همسر مرد بودن چه سخته... وقتی میرم خرید دلم برای مردها میسوزه.. میگه واقعا؟! پس از این به بعد بیشتر میفرستمت خرید!

دیگه اینکه پنجشنبه ها کلاسم شروع شده و هفته پیش جلسه اولش رو رفتم و کلی هم خسته شدم. جمعه هم یه کارگاه عکاسی رفتم. سعی میکنم هفته ای دو بار هم استخر برم. سانس خانوما مون تا ۳ بعد از ظهر بود و با این حساب من فقط پنجشنبه صبح میتونستم برای شنای واقعی برم چون با تارا  که میرم همش به اب بازی میگذره. ولی الان  عوض کردن و روزای زوج تا ۸ شب واسه خانوماست. دیگه ساعت ۶ که همسر میاد تارا رو میدم دستش و خودم دبرو میرم شنا.

این است برنامه اینروزای ما....

 

این مطلب توسط محراب عبوسی بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)