فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 1115


درباره من
وقتی به گل نیلوفر نگاه می کردم,

ترس تمومه وجودمو برداشت که شاید منم یه روز مثل نیلوفرتنها بشم.

سریع از کنار مرداب رد شدم ,

وقتی می بینم خودم مرداب شدم ,

دنبال یه گل نیلوفرمیگردم تا از تنهایی نمیرم.

و حالا می فهمم گل نیلوفر مغرور نیست اون خودشو وقف مرداب کرده ,برای اینکه:

مرداب نمیره...

پیام خصوصی ندید لطفا



زهرا62 (star62 )    

راز عشق...

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۶/۰۷ ساعت 19:45 بازدید کل: 424 بازدید امروز: 188
 

 

درخت انار عاشق شد،گل داد،سرخ سرخ.
گلها انار شد،داغ داغ.هر اناری هزارتا دانه داشت.
دانه ها عاشق بودند،دانه ها توی انار جا نمی شدند.
انار کوچک بود .دانه ها ترکیدند.انار ترک برداشت.
خون انار روی دست لیلی چکید.
لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.مجنون به لیلی اش رسید...
خدا گفت:
"راز رسیدن فقط همین بود.

کافی است انار دلت ترک بخورد."

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۰۶/۰۷ - ۱۹:۵۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
4
5
6
7
8
1 2 3 4 5 6 7 8


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)