فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 1115


درباره من
وقتی به گل نیلوفر نگاه می کردم,

ترس تمومه وجودمو برداشت که شاید منم یه روز مثل نیلوفرتنها بشم.

سریع از کنار مرداب رد شدم ,

وقتی می بینم خودم مرداب شدم ,

دنبال یه گل نیلوفرمیگردم تا از تنهایی نمیرم.

و حالا می فهمم گل نیلوفر مغرور نیست اون خودشو وقف مرداب کرده ,برای اینکه:

مرداب نمیره...

پیام خصوصی ندید لطفا



زهرا62 (star62 )    

تنهایی...

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۴/۰۹ ساعت 17:56 بازدید کل: 241 بازدید امروز: 241
 
ضجه های ویرانی من را آهسته بنواز سنتور شکسته من .
 
 اینجا دستها را باید پنهان کرد مبادا هرزگی را میان انگشتهایت جا بگذارند
 
مسافرانی که آهسته قدم میزنند بر سنگفرش دوست داشتن.
 
من از حقارت عشق سکوت کرده ام . اینجا یک روزمرگی زیبا
 
خواهد بود برای نوشیدن تمام قهوه هایی که فراموش کرده ایم.
 
خاطرات دلتنگی، لیوان ها را میشکنند، چیزی جز یک لبخند ملیح
 
بر جای نمیگذارند این لحظات و من درحسرت نگفتن دوستت دارم ها
 
در آغوش بی کسی هایم میسوزم . انتظار و باز هم سراب یک آغوش بی پناه
 
مرا خسته میکند. دستهایت چگونه مینوازند ریتم تنهایی مرا .
 
 
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۴/۰۹ - ۱۷:۵۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)