فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 1115


درباره من
وقتی به گل نیلوفر نگاه می کردم,

ترس تمومه وجودمو برداشت که شاید منم یه روز مثل نیلوفرتنها بشم.

سریع از کنار مرداب رد شدم ,

وقتی می بینم خودم مرداب شدم ,

دنبال یه گل نیلوفرمیگردم تا از تنهایی نمیرم.

و حالا می فهمم گل نیلوفر مغرور نیست اون خودشو وقف مرداب کرده ,برای اینکه:

مرداب نمیره...

پیام خصوصی ندید لطفا



زهرا62 (star62 )    

تکیده نفسی...

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۷/۲۴ ساعت 23:44 بازدید کل: 195 بازدید امروز: 193
 

 رد می شوی از کنارم

و خوب می دانم

آن نگاه گریزان

سهم ساده ی دست های خسته ی من است

که بر شیار شانه های تو روزگاری می آرمید.

باید تگرگ ببارد

و چاره ی کار باران نیست.از روی ریل هایی که این همه آدم می گذرند

تکیده نفسی برای من می ماند......

که خوب نگاه کنم

............................................................................

و میان مسافران شمال و جنوب

تو را بجویم

تو باز خواهی گشت از این سفر

من ایمان دارم

ولی

حیف از آن همه ستاره که چیدم

و تو ندیدی

 
 
 
 

 

پُرم از دلتنگی

 

تشویش هجرت باران

 

خسته ام از اندیشه ..دلگیرم از سوالات بی انتها

 

آلوده ام به روزمرگی

 

دورم از عشق

 

بی میلم به گفتن یا نگفتن

 

حنجره را  رغبتی به فریاد نیست

 

تلخم  ..نا باکم ..مبهوتم ..دل چرکینم ..خشمناکم

 

از خود فرسنگها فاصله دارم  ..فاصله ای که کم نمی شود

 

در عذابم ..در تب و تابم ..در التهابم

 

خسته ام  ...خسته ام از تکرار ..از تکرار لبخند بی ریشه ! میان

 

این درد تا درد بعدی ..

 

فرسوده ام ..رنجورم ..خسته ام ..خسته ام ..

 

کجاست بارانی از عطوفتِ بی منت تا نمناکم کند ...

 

کجاست دستی تا بگیرد دستم از روی  مِهر...

 

کجاست آن در که به نور باز شود ..

 

کجاست باران

 

کجاست...

 
 
 
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۷/۲۷ - ۲۲:۳۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)