فراموش کردم
رتبه کلی: 1146


درباره من
دفتر عشق123 (suprayz )    

باز هم احساس کرده ای که شاید من هستم

درج شده در تاریخ ۹۱/۱۲/۲۲ ساعت 23:31 بازدید کل: 327 بازدید امروز: 180
 

باز هم احساس کرده ای که شاید من هستم

و چه خودخواهانه

تنهایی عاشقی میکنی

و من چه مظلومانه عشق را سکوت میکنم

به سادگی یک رهگذر

عشق می ورزی

سخن شیرین میگویی

ولی فردا راهت را گم میکنی

و هر روز پنجره را باز میکنم

به آسمان مینگرم

گاهی خورشید را میبینم

و شاید تورا

حتی نمیدانم خانه ات کجاست

به روی همه در باز میکنی

و با نگاهی و لبخندی دررا میبندی

تو آمدی عاشق باشی ولی رفتن را خود بمن آموختی

تو آمدی به دیدارم که تا هروقت دلت خواست مرا ببیند

ولی دلت دروغ میگفت

چشمهایم صبور شده اند

zxc

وقتی که باور کردند چشمهایت باور کردنی نیست

در فصل بهار سال نو در خانه تکانیه دلت

عشق کهنه شعرهایم را دور بریز

دیوار

فاصله ها بسیار بلند است

و من هرروز صدایت میکنم

در شلوغی ایستگاه دلت

صدایم را نمیشنوی

دلم اول آشنایی غربت را فهمید

و به رویاها رفت و این حادثه نهان شد

بیصدا شد

و غریبانه فراموش شد

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۱۲/۲۲ - ۲۳:۳۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)