فراموش کردم
رتبه کلی: 1146


درباره من
دفتر عشق123 (suprayz )    

نمی دانم

درج شده در تاریخ ۹۱/۱۲/۲۳ ساعت 00:29 بازدید کل: 309 بازدید امروز: 151
 

وقتی…

عکسی درون آینه به من گفت:

 

تو همیشه محکومی به ماتم

 

فقط آینه اتاق من چین های تنهایی چهره ام را نشانم می

دهد…

 

تنها آینه اتاق من غمگین تر از من است…

 

امروز و روز پیش خیلی بیش از همه روزهایم درمانده ام….

 

 

یک غمباد مثل خوره به جانم افتاده…

 

چشم هام برق نومیدی دارند…

 

چند شبی است گلویم عجیب میسوزد…

 

تارهای صوتی گوش هایم فقط در شنیدن حادثه های تلخ

 

حساسند…

 

به کجا می روم؟!

 

نمی دانم…

 

راستی خدا! چند روز دیگر مانده تا رخت سپید مردگان تن پوش

 

همیشگی ام شود؟

 

حوصله زنده ماندن را ندارم
 
.
..
.
.
.
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۱۲/۲۳ - ۰۰:۲۹
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)