اعتماد..
به نام مهربانترین
روزی مردی از خدا دو چیز خواست
یک گل
ویک پروانه
اما چیزی که خدا به او بخشید یک کاکتوس بود.........ویک کرم .......
مرد غمگین شد او نمیتوانست درک کند که چرا خواسته اش به درستی اجابت نشده.
با خود اندیشید:
خب خدا بندگان زیادی دارد که باید
به همه آنها توجه کندومراقبشان باشد.....
وتصمیم گرفت دیگر در این باره سوالی نپرسد.
بهد ازمدتی مرد تصمیم گرفت به سراغ همان چیزهایی برودکه از خدا خواسته بود وحالا به کلی فراموششان کرده بود.
در کمال ناباوری مشاهده کرد که از آن کاکتوش زشت وپر خار
گلی بسیار زیبا روییده
وآن کرم زشت به پروانه ای زیبا تبدیل شده است.
خداهمیشه کارها رابه بهترین نحو انجام میدهد
راه خدا بهترین راه است حتی اگر به نظر ما غلط بیاید
اگر از خدا چیزی خواستید وچیزدیگری دریافت کردید به او اعتماد کنید
مطمئن باشید آنچه را که نیاز دارید همواره در مناسبترین زمان به شما میبخشد
آنچه میخواهید........
همیشه آن چیزی نیست که نیاز دارید!
خدا هیچگاه به درخواستهای ما بی توجهی نمیکند
پس بدون هیچ شک وتردیدیا گله وشکایتی به او روی آورید
خارهای امروز
گل های فردایند!