فراموش کردم
رتبه کلی: 1936


درباره من
ب زندگیم پوزخندنزنیدلعنتی ها من هم روزی کسی را داشتم ک با تمام وجودش صدایم میکرد: "نفسم"

بسلامتی روزی که بخاطرم مطلب بزاری ولی نباشم لایک کنم
...............................
سلامتی روزی که صدام کنی ولی نتونم جواب بدم
...........................................
سلامتی روزی که پی امی که بهم بدی ولی دیگه خونده نشه
...........................
سلامتی روزی که دلت واسه قهرام تنگه واسه خنده هام ولی دیگه نیستم
...........................................
آخریشم سلامتی روزی که تو میای سر مزارم و من خاک زیر پات شدم....
.......................
ب سلامتی روزی ک
اسمم بیاد رو لب رفیقام
پوزخند بزنند و با پشت دست اشکاشونا پاک کنند و بگن
هی....کی فکرشو میکرد؟
...........................................
دلت برا خنده هام تنگ میشه...

دلت برا قهر کردنام تنگ میشه...

دلت واسه خل و چل بازیام واسه مسخره بازیام تنگ میشه...
.
سلامتی اون دختری که سرسفره عقدبه جای اینکه بگه بااجازه بزرگ ترها .میگه بااجازه ی عشقم که نذاشتین بهش برسم بله...!

فقط..
.
.
.
.
.
.
فقط دلم میخواس کسی روداشتم که درموقع تنهایی هام وناراحتیام بیاد کنارمو دستاشوبذاره دوطرف صورتموبهم میگف:غصه نخورتو منو داری...!!
:-(
نگران نباش.....
حال من خوب است.......
بزرگ شده ام........
دیگر انقدر کوچک نیستم......
که در دلتنگی هایم گم شوم !
آموخته ام........
که این فاصله ی کوتاه
بین لبخند و اشک.....
نامش زندگیست !
آموخته ام.......
که دیگر دلم برای نبودنت تنگ نشود.
راستی.......
دروغ گفتن را هم خوب یاد گرفته ام.......
حال من خوب است.......
"خوب خوب

خدایی تا حالا شده؟؟؟؟؟!!

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۷/۰۳ ساعت 12:12 بازدید کل: 108 بازدید امروز: 108
 
تا به حال شده دوست داشتنت را قورت بدهی… ؟!
لبخند بزنی…
بی تفاوت باشی…؟
شده دلتنگی بپیچد به دلت،راه نفست راببندد،خفه ات کند…
هی دستت برود سمت گوشی…
برش داری…
نگاهش کنی…
پرتش کنی…..
شده یک آهنگ برایت شود روحِ یک لحظه…
بشود خاطره…
و هر چه تکرار شود دیوانه ترت کند…؟
شده بروی همان خیابانی که با او رفته ای…
چند متر جا را هی بالا و پایین کنی…
اشک بریزی و…
لذت ببری…
همانقدر که آن روز لذت بردی…؟
شده قسم بخوری دیگر کاری به کارش نداری…
اما یکهو در یک لحظه گوشی موبایل را برداری،پیغامی تایپ کنی…
انگشتت برود سمت کلمه send…
منطقت بمیرد، قلبت تند تند بزند و…send کنی…؟
شده تمام روز را در انتظار یک جواب،بیقرار باشی…
نرسداین جواب لعنتی...
شده بوی عطرش درخیابان یک لحظه درجایت میخکوبت کند...
برگردی وبه دنبالش بگردی...
شده شنیدن اسمش نفس را درسینه ات حبس کند...
شده وسط شلوغیهای روزمره یک لحظه توقف کنی و بگویی من دلم برایت تنگ شده و های های گریه کنی...
شده درباره اش حرف بزنند ودست و پایت بلرزد...
شده بگویدنسبت به تو بی تفاوت است وتو بشکنی وحرف را عوض کنی...
شده بدانی شبهایش با تنهایی سپری نمیشود...
باز بشکنی...
اما با دست ودل شکسته باز...
دوستش داشته باشی…؟
شده این همه عاشق باشی…؟!
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۷/۰۳ - ۱۲:۱۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
1 2 3


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)