امروز بیرون بودم.آقای صادقی دوست خوب و مهربانم از آمدن مهمانی خبر داد.بلافاصله حضور یافتم.دوچرخه سوار سایکل توریست آلمانی بود.خیلی دوست داشتم امشب میانه مهمان باشد.اما عجله داشت .می خواست به مسیرش ادامه بدهد.برای بستنی دعوت کردم.تا بستنی سنتی میانه را نوش جان کند.احساس میکردم.کمی ترس دارد.چند عکس نش...