یک زمان خیلی پر نشاط و انرژی بودم.تا عقده هایم رابرای دخترم دیکته کنم.دو سال بیشتر نداشت.اسکوتر و اسکیت و دوچرخه سواری را کاملا یاد گرفته بود.شنارا از کوچکی فرا می گرفت.تا اولین دختر خانومی در خانواده باشد.که موفق به قبولی در آزمون نجات غریقی در سن کم شد.او دیگر راهش را می تواند مستقلا ا...