|
برای جداسازی برچسب ها از کلید Enter استفاده کنید.
سومین سال خاطرات یک معلم داوطلب خدمت در روستای هفت چشمه قسمت بیست وپنجم
آهای زندانبان
آهای زندانباناینجا جای من نیستشوق پرواز و حبساین چنین مانده ایسزاوار من نیستبگو حصار ها را بر کننداینجا برازنده شکل و شمایلپرواز نیست
بگو شکنجه گربال و پر پروازم نکندپرنده باز من در حسابی در غیبت منخشم خود ف...
سهم شب چله معلم دبستان قنبر هفت چشمه
با آنکه روستا دعوت بودم.اما منتظر بودم.تا بچه های مهربان دبستان قنبر هفت چشمه برسند.چون قرار بود.شب چله معلم روستای خودرا تنها نگذارند.به نیابت خاطرات دوران کودکی ام،و ماندگاری آنها منهم به رسم سنت دیرین این خاطرات را برای بچه ها ابدی کردم.تا این لحظه هیچوقت از یادشان نرود.
خانواده عمو رفیع سفر زاد...
شعر رسم در قبول مرگ
رسم
بعد از من ، چو رفتم
سینه چاک بر سر و صورت نزنید
لباس سیاه غم به تن نکنید
ریش و سبیل به سوگوارم
بر صورت سیاه نکنید
بر در مسجد گردن کج نکنید
نگویید یکی یکدانه بود
نگوید آب رودخانه خجل از او
نگویید روشنایی خانه از نور او
دروغ بر دروغ نکنید شاهد
یادگارها از من نچینید بر م...
|
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg. کاربران آنلاین (0)
|