اشک ریزان ونالان وصدای بر گرفته از آخرین ضربه های قلبم در گذر تصور تورا صدا می زنم وبا یاد تو از آینده نام می گیرم.چقدر قادری چقدر مهربانی .
بهتر دانستم در کوران وسوسه های پوچ دیدگان وجودم در ضربه های عقربه اش به زمان یاد تو بر گردم.ودر کوس آخرین امیدم تورا صدا بزنم.
خدایا از دوستی تصوری ...