فراموش کردم
اعضای انجمن(413) صفحه اصلی انجمن
جستجوی انجمن
تانسو2 (tansou2 )    

پادشاهین وعده سی ! (چئویرمه)

درج شده در تاریخ ۹۴/۰۲/۱۷ ساعت 00:06 بازدید کل: 160 بازدید امروز: 160
 

بیر سویوق گئجه ده پادشاه اؤز ساراییندان ائشیگه چیخدی.قاییداندا اگینینده نازیک پالتار اولان قوجا عسگری گؤردو کی کئشیک وئریردی.

اوندان سوروشدو: اوشومورسن؟

قوجا کئشیکچی دئدی: نییه پادشاه! آمما ایستی پالتاریم یوخ و دؤزمه یه مجبورام.

پادشاه دئدی : من ایندی سارایا گئده رم و دییه رم بیردنه منیم ایستی پالتارلاریمدان سنه گتیرسینلر.

کئشیکچی هیجانلاندی و پادشاهدان تشککور ائتدی. آمما پادشاه سارایا گیرجک وعده سین اونوتدو.

ساباح سحر چاغی قوجاکیشینین دونموش جسدین سارایین یاحینلیغیندا تاپدیلار ،حال بو کی یانیندا اوخونمویان خط ایله یازمیشدی : پادشاه من هر گئجه ائله بو آز  گئییمینن سویوغا دؤزه ردیم آمما سنین ایستی پالتارین وعده سی منی ایاقدان سالدی!

 

دونموش

 

 

پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می‌داد.
از او پرسید: آیا سردت نیست؟
نگهبان پیر گفت: چرا ای پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت: من الان داخل قصر می‌روم و می‌گویم یکی از لباس‌های گرم مرا برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده‌اش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود: ای پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می‌کردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پای درآورد!

 

اؤز آتا بابالاریمز دئمیشکن : قونشویا اومودلو قالان شام سیز قالار ،او...........

این مطلب توسط اسماعیل مختاری بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۴/۰۲/۱۷ - ۰۱:۲۷
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
1 2 3


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)