فراموش کردم
اعضای انجمن(227) عآشــــــــــــــقــــانـــــــــه ها مادر عآشــــــــــــــقــــانـــــــــه دوستت دارم * خیلی درد دارد * پاکی برف تو را بیاد من انداخت نمی بخشمت به خـــــــــاطـــــــــر . . . چه تکلیف سنگینی ست
جستجوی انجمن
مدیر انجمن: یاسرمحمدی
asemon (taraneh-baran )    

محاکمه عشق...

منبع : http://ke12ke.blogfa.com/post-77.aspx
درج شده در تاریخ ۹۲/۰۸/۲۸ ساعت 16:24 بازدید کل: 100 بازدید امروز: 77
 

 

جلسه محاکمه عشق بود

قاضی:عقل

محکوم :عشق

عشق  به دورترین نقطه مغز یعنی فراموشی ، تبعید شد

قلب تقاضای عفو برای عشق را داشت ولی همه مخالف بودن..

قلب شروع کرد به دفاع از عشق..

 

آهای چشم مگر تو نبودی که هر روز دوسدار دیدن چهره زیبایش بودی؟؟؟

 

ای گوش  مگرتو نبودی که هر روز دوسدار شنیدن صدایش بودی؟؟؟

و شما پاهای لعنتی که همیشه در حال رفتن به سویش بودید..

 

چرا حالا اینچنین با او (عشق ) مخالفید...؟

همه اعضا روی برگرداندند

وبه نشانه اعتراض جلسه را ترک کردند ،

 

تنها در جلسه عقل و قلب و عشق ماندند...

عقل گفت:

 

دیدی قلب : همه از عشق بی زارند؟

ولی متحیرم با وجود اینکه عشق بیشتر از همه تو را آزرده چرا هنوز از او حمایت میکنی؟

 

قلب نالید و گفت:

 

من بی وجود عشق دیگر نخواهم بود

  بلکه تنها تکه گوشتی هستم

 

که هر ثانیه کاره ثانیه قبل را تکرار میکند...

  من فـقـط بـا عشق

 مـی تـوانـم یـک قـــــلـــــب واقـعـی بـاشـم همین. 

  محاکمه عشق

این مطلب توسط یاسرمحمدی بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۳/۰۵/۰۸ - ۱۵:۳۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)