درباره من

پارسال که سال سوم بودیم ، یادمه بعد میان ترم دوم بود ک داشتن کارنامه ها رو میدادن..
خبر نداشتیم
یکی از بچه ها اومد کلاس گفت مدیر یکی یکی داره به خونه ها زنگ میزنه به مامانا میگه که داریم کارنامه ها رو میدیم ،
لطفا از دخترتون بگیرین نمره هاشو نگا کنین
واااای
مثل همیشه تو درس معارف کم گرفته بودم.. ینی تقصیر منم نبوداااا معارف سال سوم واقعا افتضاحه .
اونایی که خوندن میدونن چیه.. :/ ینی نمره ریاضیم تو ترم اول 18 بود معارفم 14 :||||
بگذریم
میان ترم دوم از 14 هم کم تر گرفته بودم . دیگه نمیگم چند :D نمیخواستم مامانم نمره مو ببینه
گوشی هم برده بودم مدرسه

دوستم گف یکاری کنیم.. گوشیتو بده من تو برو دفتر ، ب مدیر بگو تلفن خونمون قطه ، ب گوشی مامانم (ینی شماره خودم) زنگ بزنه منم گوشی رو بر میدارم و نقش مامانتو بازی میکنم

رفتم دفتر همون طوری گفتم و شماره خودمو دادم.. هم استرس داشتم
هم ب زور جلو خندمو نگه داشته بودم

مدیر : الو.. سلام خانومه .....
دوستم : بله بفرمایین
مدیر : از مدرسه دخترتون تماس میگیرم.. کارنامه های میان ترم دوم رو میدادیم. لطفا بگیرین نگا کنین
دوستم : بله چشم دستتون درد نکنه

خدافظ...


قط کرد کارنامه رو داد دستم
الانم ک الانه اصلا نفهمیدم چطوری کارنامه رو قاپیدم از دفتر زدم بیرون

هم با خنده هم پر از استرس :)))))))

رفتم کلاس

کلاس ک کلا منفجر شده بود

دوستم میگه من داشتم با خانوم مدیر حرف میزدم ،
اون یکی دوستم (ه) مثلا ادای آبجیتو در آورد
من با مدیر حرف زدنی صدای بچه در میاورد هی جیغ میزد ماماااااااان :D


هیچی دیگه تموم شد
یکی از خاطرات خنده دار مدرسه مون..
یادش بخیر
همش چند ماه موند تموم شه :(


ولی اینم بگم.. کارناممو بعدا خودم ب مامانم نشون دادم و ماجرا رو تعریف کردم :)




 
 

درج شده در تاریخ ۹۴/۰۸/۱۰ ساعت 23:23

کاربران آنلاین (0)