فراموش کردم
رتبه کلی: 106


درباره من
منم آن آریایی از اهالی پارس



امپراطور یونان به کوروش گفت :
شما برای ثروت میجنگید اما ما برای شرف میجنگیم.
کوروش گفت :
هرکس برای نداشته هایش میجنگد


زنده باد ایران زنده باد ایرانی

021 تهران (tehran2 )    

سرنوشت 50 بمب اتمی گم شده.

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۹/۲۷ ساعت 22:34 بازدید کل: 634 بازدید امروز: 607
 

سرنوشت 50 بمب اتمی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد
بمب‌ سرگردان
ارتش ایالات‌متحده در ماجرای سقوط یک فروند از هواپیماهایش به سال 1968 میلادی در گرینلند شاهد از دست رفتن یکی از بمب‌های اتمی در یخ‌های قطبی بود. این حادثه منحصر به فرد نبود. براساس پاره‌ای گمانه‌زنی‌ها در طول جنگ سرد نزدیک به 50 بمب اتمی ارتش آمریکا مفقود شد که همه آنها در مناطق عاری از جمعیت رها نشده‌اند.
کمی برای به آب زدن بدن در آب‌های سرد دریای مدیترانه آن هم در ماه ژوئن زود به نظر می‌رسید ،اما یکی از اولین روزهای ماه مارس سال 1966 میلادی بود که مانوئل فراتی ایریبادن، وزیر اطلاعات وقت اسپانیا و بیدل دوک، سفیر ایالات‌متحده در این کشور قدم به آب‌های سرد مدیترانه در کاستاکالیدا گذاشتند.
روزنامه‌نگارانی از سراسر دنیا هم به دهکده ساحلی کوچک پالوماری در کاستاکالیدا آمده بودند تا شاهد این آب ‌تنی باشند.
اگر بمبی هیدروژن با قدرتی معادل هزار برابر بمبی که هیروشیما را با خاک یکی کرد در کف آب‌های این منطقه نیارمیده بود این علاقه و توجه به شنایی صبحگاهی کمی عجیب و حتی غیر عادی به نظر می‌رسید.
تنها چند هفته پیشتر از آن بدترین حادثه هسته‌ای تمامی دوران جنگ سرد در‌17 ژانویه در سواحل جنوب غرب اسپانیا به وقوع پیوسته بود.
در جریان عملیات سوختگیری هوایی بر فراز آسمان این منطقه یک فروند52 B آمریکا و یک هواپیمای سوخت رسان531 kc در ارتفاع 9 هزار متری زمین با یکدیگر برخورد کردند و هر دو با شکل‌گیری توپی از آتش منفجر شدند.
هواپیمای52 B حامل 4 بمب هیدروژنی بود که یکی سالم در مزرعه گوجه‌ای در حومه پالومارس به زمین نشست.
فیوزهای انفجاری غیرهسته‌ای دو بمب دیگر عمل کرد که موجب شد غبار پلوتونیم در سطح منطقه پخش شود و آخری جایی در نزدیکی خط ساحلی سقوط کرد و درون شن‌های نرم کف دریا فرو رفت اما هیچکس محل دقیق سقوط این بمب را نمی‌دانست.
تصویر
در هفته‌های بعد از این حادثه چنین به نظر می‌رسید که فیلمی تخیلی در پالومارس ساخته می‌شود. مردانی با لباس‌های سفید حفاظتی و ماسک‌هایی آبی رنگ روی صورت‌شان در مزارع حضور می‌یافتند و بااستفاده از ابزارهای سنجش تشعشع به دنبال منشا آلودگی‌های رادیواکتیو بودند.
مردم محل از کار در مزارع منع شده و تمامی محصولی که روی زمین مانده بود، جمع‌آوری و نابود شد.
با هزینه دولت ایالات‌متحده خاک تمامی منطقه زیرورو شده و 1400 تن خاک آلوده برای فرآوری و تشعشع‌زدایی با کشتی به آمریکا حمل شد.
ده‌ها ناو جنگی آمریکایی در آب‌های منطقه و بویژه در اطراف جایی که یک ماهیگیر دیده بود بمب به آب افتاده است در حال گشتزنی بودند.
81 روز طول کشید تا شناورهای آمریکایی توانستند محل سقوط بمب را در عمق 800 متری کف دریا‌‌ شناسایی کنند.
این حادثه چنان وحشتی در اسپانیا به وجود آورده بود که کم‌سابقه و شاید حتی بی‌سابقه بود. آب تنی صبحگاهی آن روز هم برای جلب اعتماد مردم محلی و اثبات برطرف شدن خطر بمب ترتیب داده شده بود.

بمب سرگردان در گرینلند
تصور این که بمب اتمی سرگردان و احتمالا آسیب‌ دیده‌ای در زیر آب‌های سرد اقیانوس رها شده است به حد کافی دلهره‌آور به نظر می‌رسد.
آمریکایی‌ها برای سال‌ها اطلاعات مربوط به سقوط یک فروند 52 B در گرینلند را پنهان کرده بودند و همین اواخر بود که BBC خبری را در این مورد منتشر ساخت.
وقتی این هواپیما در گرینلند سقوط کرد فیوزهای انفجاری متعارف آن عمل کردند و منطقه‌ای وسیع را دچار آلودگی رادیواکتیویته کردند اما آنچه دولت آمریکا برای دهه‌ها مخفی کرده بود این بود که با جمع‌آوری قطعات بمب مشخص شد یکی از کلاهک‌های هسته‌ای آن مفقود شده است. به ظاهر این کلاهک به عمق یخ‌های قطبی در شمال استاربی فرو رفته بود و هرگز پیدا هم نشد.
فقدان کلاهک‌های هسته‌ای آنچنان که ممکن است در نگاه اول امری محال و حداقل نادر به نظر آید چندان هم حادثه منحصر به فرد‌ نیست.
اتفرید ناسائور، از کارشناسان جنگ‌افزارهای هسته‌ای و مدیر مرکز اطلاعات امنیت فراآتلانتیک در برلین، پایتخت آلمان می‌گوید: وزارت دفاع ایالات‌متحده تاکنون فقدان 11 بمب اتمی را تایید کرده است.
او می‌افزاید: این در حالی است که گمان می‌رود در طول دوران جنگ سرد در مجموع حدود 50 بمب اتمی مفقود شده باشند.
بخش اعظم این سلاح‌های خطرناک همچنان در کف آب‌های اقیانوس سرگردان هستند.
در آوریل سال 1989 وقوع آتش‌سوزی در زیردریایی هسته‌ای کومسومولز روسیه موجب شد این زیردریایی به همراه دو اژدر هسته‌ای‌اش در عمق 1700 متری آب‌های اقیانوس اطلس به گل بنشیند.
پیش از آن و در 22 می 1968 میلادی هم یک زیردریایی هسته‌ای متعلق به ارتش آمریکا به نام «یواس‌اس اسکورپیون» به فاصله 320 مایل دریایی تا جزایر «آرزس» در عمق 1800 متری غرق شد.
این زیردریایی هم حامل دو موشک هسته‌ای بود. به دلیل عمق زیاد هیچ اقدامی در جهت خنثی ‌سازی کلاهک هسته‌ای این دو زیردریایی صورت نگرفت.

زیردریایی یو اس اس اسکورپیون
تصویر
کمان شکسته
تعداد به مراتب بیشتری از تسلیحات هسته‌ای به دلیل سقوط هواپیماهای جنگی بر فراز آب‌های اقیانوس مفقود شده و سرنوشتی نامعلوم دارند.
در روزهای آغازین پس از جنگ سرد هیچ هواپیمایی با اتکا به سوخت موجود در منابع ذخیره‌اش قادر به عبور از اقیانوس اطلس نبود و همه هواپیماها ناچار به سوختگیری بر فراز این اقیانوس بودند.
برخورد هواپیماهای در حال سوختگیری با هواپیمای سوخت‌رسان یا ناممکن بودن سوخت‌رسانی به دلیل شرایط بد جوی موجی شده بود تا سقوط هواپیماهای نظامی بر فراز آتلانتیک پدیده‌ای متعارف تلقی شود.
حدفاصل دهه 1950 تا اواسط دهه 1960 میلادی که مقارن با دوران اوج جنگ سرد بود، بمب‌افکن‌ های سنگین آمریکا حامل تسلیحات هسته‌ای تقریبا 24 ساعت شبانه‌ روز و 365 روز سال در حال انجام ماموریت ‌های استراتژیک برای رویارویی با تهدیدات پیش‌بینی نشده از سوی اتحاد جماهیر شوروی بودند.
تصویر
4 مسیر ‌اصلی گشتزنی این بمب‌افکن‌ها از فراز گرینلند، مدیترانه، آلاسکا و ژاپن می‌گذشت. تنها با تولید بمب‌افکن ‌هایی دور پرواز بود که آمار سقوط هواپیماهای حامل تسلیحات هسته‌ای در ماموریت‌های طولانی رو به کاهش گذاشت.
شاید یکی از احمقانه‌ترین موارد «کمان شکسته» (اسم رمزی که ارتش آمریکا برای اشاره به حوادث مرتبط با سلاح‌های هسته‌ای در نظر گرفته بود)‌ روز 5 دسامبر 1965 به بر فراز ناو هواپیمابر تیکوندروگا به وقوع پیوست.
این هواپیما از ویتنام عازم ژاپن بود که وقتی بالابرهای ویژه در حال انتقال جنگنده‌ای از توقف‌‌گاه‌های زیر عرشه اصلی به روی عرشه بودند ، این هواپیما به همراه خلبان و بمب هسته‌ای نصب شده روی آن به دریا سقوط کرد و به عمق 5 هزار متری اقیانوس فرو رفت و هرگز پیدا نشد.
این حادثه هم برای ماه‌ها پنهان نگاهداشته شده بود و وقتی هم در سال 1981 میلادی افشا شد از این واقعیت که آمریکایی‌ها در ویتنام سلاح هسته‌ای مستقر کرده بودند، پرده برداشت.
بعلاوه این اقدام مغایر با توافق آمریکا با ژاپن مبنی بر اجتناب از آوردن تسلیحات هسته‌ای به قلمرو ژاپن بود و به همین دلیل جنجالی سیاسی به‌پا شد.

آمریکا یک بمب اتمی رادرگرینلندرها کرد
شبکه خبری بی.بی.سی در گزارشی فاش کرد که آمریکا پس از بروز حادثه‌ای در سال 1968 یک سلاح هسته‌ای را در زیر یخ‌های گرینلند شمالی به حال خود رها کرده است.
شبکه خبری بی.بی.سی با اشاره به تحقیقاتی که در این باره انجام داده است افزود: نقطه قوت پایگاه هوایی"تول" که واقع شدن آن در شمالگان زمین است، به معنای آن است که این پایگاه از زمان تاسیس آن در اوایل 1950 برای آمریکا دارای اهمیت استراتژیک فوق العاده بوده است و به راداری که در این مکان نصب شده است اجازه می‌دهد موشک‌هایی که بر فراز قطب شمال حرکت می کنند، زیر نظر بگیرد.
پنتاگون معتقد بود که اتحاد جماهیر شوروی قصد استفاده از این پایگاه را برای آغاز یک حمله هسته‌یی علیه آمریکا داشته است و در سال 1960 عملیات‌های پروازی را در این منطقه آغاز کرد. بمب افکن‌های " B-52" به طور مستمر بر فراز" تول" گشت می‌زدند و در صورت مشاهده تخریب آن می‌توانستند به طور مستقیم به مسکو بروند. گرینلند جزیره ای خودمختار متعلق به دانمارک است، اما انتقال تسلیحات هسته‌ای از طریق قلمرو دانمارک سری نگهداشته شد. در 21 ژانویه 1968 یکی از آن عملیات‌ها با مشکل روبرو شد.
شبکه خبری بی . بی. سی افزود که از جان هاگ و جو داماریو، دو خلبان این جنگنده‌ها خواسته است تا چگونگی برخورد هواپیما خودرا با یخ در فاصله چند مایلی این پایگاه توضیح دهند و افزود: بلافاصله پس از این حادثه پرسنل نظامی، بومی‌های گرینلند و کارگران دانمارکی برای کمک به حادثه دیدگان در محل حاضر شدند. در نهایت عملیاتی چشم گیر ظرف چند ماه انجام شد تا هزاران لاشه کوچک باقی مانده از این هواپیما در سراسر این خلیج یخ زده جمع آوری شود و نیز حدود 500 میلیون گالن یخ از این محل جمع آوری شد که برخی از تکه های آن حاوی آثار رادیو اکتیو بودند.
در یک نوار ویدیویی طبقه بندی شده دولتی آمریکا که بی.بی.سی به آن دست یافت مستند این پاکسازی وجود دارد و ایده‌هایی را در خصوص دامنه این عملیات به دست می‌دهد.
مواد انفجاری دارای قدرت بالایی که در چهار بمب هسته ای بود، منفجر شدند، اما ابزارهای هسته‌ای واقعی آنها منفجر نشد.
پنتاگون اعلام کرد که هر چهار سلاح هسته ای "نابود" شده اند. این ممکن است به لحاظ تکنیکی درست باشد؛ زیرا بمب‌ها دیگر کامل نبودند اما اسناد طبقه بندی شده‌ای که تحت برنامه "قانون آزادی اطلاعات آمریکا" در اختیار بی.بی.سی قرار گرفته است و بخشی از آن هم چنان طبقه بندی شده است داستانی سیاه‌تر را فاش می‌کند که مورد تایید افرادی که در پاکسازی حاضر بودند و یا به اطلاعات دسترسی داشته‌اند است.
این اسناد روشن می‌سازد که بازرسان که ظرف هفته های پس از حادثه قطعات را کنار هم قرار دادند متوجه شدند که در این قطعات فقط می‌توان سه سلاح را یافت.
حتی تا پایان ژانویه یکی از این اسناد از بخشی سیاه شده در یخ‌ها گزارش می داد که مجددا یخ زده بود و دارای خطوط ناشی از فرود سلاح با چتر بر روی آن بود.
در این سند آمده است: چیز خاصی نظیر گداخت اولی یا دومی در یخ فرو رفته است که اولی یا دومی به قطعات سلاح اشاره می‌کند. در ماه آوریل تصمیم گرفته شد یک زیردریایی از نوع "استار" به پایگاه ارسال شود تا بمب گم شده را جست‌وجو کند که شماره سریال آن 78252 (جست و جوی زیر دریایی مشابه آن در سواحل اسپانیا که دو سال قبل از این حادثه رخ داد به یافتن یک سلاح گم شده دیگر کمک کرد) بود.
اما هدف اصلی این جست‌وجو این بود که عمدا به دور از چشم مقامات دانمارکی انجام شود.
در سندی که متعلق به ماه ژوئیه است آمده است: این واقعیت که این عملیات شامل جست‌وجوی قطعات گم شده سلاح است باید باید به عنوان NOFORN محرمانه نگه داشته شود. واژه NOFORN به معنای آن است که نباید برای هیچ کشور خارجی فاش شود.
این سند می‌افزاید: در مذاکرات با دانمارکی‌ها باید به این عملیات به عنوان تحقیقات تکراری تحقیق در سطح زیرین نقطه ضربت اشاره شود.
این سند وضعیت هولناکی را که در حال به وقوع پیوستن بود این طور شرح می دهد؛ اما تحقیقات در زیر دریا با مشکلات فنی روبرو شد و با توجه به این که زمستان نزدیک می‌شد یخ‌ها مجددا یخ می‌بستند.
اجزای طبقه بندی شده طرح کلاهک هسته‌ای نشان می‌دهد که این قطعات رها شده تسلیحات علاوه بر این واقعیت که حاوی اورانیوم و پلوتونیوم بودند به دلیل روش طراحی، شکل و میزان اورانیوم به کار رفته در آن دارای حساسیت بسیار بالایی هستند.
اما در نهایت این جست‌وجو رها شد. نمودارها و یادداشت‌هایی که در اسناد طبقه بندی شده وجود دارد نشان می‌دهد که جست‌وجوی کل منطقه‌ای که قطعات در آن پراکنده شده بودند ممکن نبوده است.
بی بی سی ادامه داد: ما به دنبال برخی از مقاماتی رفتیم که در پی‌گیری‌های پس از وقوع این حادثه دخیل بوده‌اند. یکی از آنها ویلیام چمبرز طراح سابق تسلیحات هسته‌ای در آزمایشگاه هسته‌ای" لوس آلاموس" بود که در آن زمان مدیریت تیم‌های حوادث را از جمله در حادثه "تول" به عهده داشت.
وی به بی.بی.سی در توضیح منطق تصمیم به رها کردن این تحقیقات گفت: امیدی به آنچه ممکن است آن را شکست در باز گرداندن قطعات بنامید وجود نداشت.
چمبرز افزود: برای هر کس دیگری یافتن قطعات طبقه بندی شده در صورتی که ما این کار را انجام نمی‌دادیم بسیار مشکل بود. این دیدگاه وجود داشت که هیچ کس دیگری قادر نیست به طور پنهانی به این قطعات حساس دست یابد و مواد رادیو اکتیو در چنین بستر بزرگی از آب فرو خواهند رفت و ضرری نخواهند داشت.
دیگر مقاماتی که پرونده‌های طبقه بندی شده را مشاهده کرده‌اند رها کردن یک سلاح هسته‌ای در این منطقه را تایید کردند.
پنتاگون از اظهارنظر در خصوص این تحقیقات خودداری و فقط به مطالعات رسمی سابق در خصوص این حادثه اشاره کرد.
اما این حادثه پاکسازی و راز بمب گمشده هم چنان آنهایی را که در آن زمان در این مساله دخیل بودند و آنهایی را که در این منطقه زندگی می‌کنند و با نگرانی‌هایی که در خصوص تاثیرات زیست محیطی و بهداشتی وقایع آن روز در 1968 وجود دارد هم چنان آزار می دهد.

بمبهای اتمی ای که آمریکا گم کرده است
یک هشدار بزرگ

اسنادی که به تازگی از حالت محرمانه خارج شده اند نشان می دهند بمبی که روی آبهای ساحلی آن شهر رها شد یک بمب هیدروژنی از نوع ”، Mod O-Mk15" بوده که چهار تن وزن داشته و قدرت تخریبی آن بیش از 100 برابر بمبی است که هیروشیما را خاکستر کرد.
بمب هیدروژنی Mk15
تصویر
این بمب اولین بمب حرارت زای هسته ای بود که توسط نابغه پلید ادوارد تلر ساخته شد و طرحی تقریبا ابتدایی داشت. تنها راه جلوگیری از انفجار اتفاقی آن هم این است که کپسول پاشنی پلوتونیومی به طور فیزیکی از این سلاح جداسازی شود.
ادوارد تلر
تصویر
این بمب به علاوه کپسول اولیه، همچنین دارای توده ای از مواد منفجره هسته ای ثانویه است که باعث می شود انفجار آن به انفجاری حرارت زا تبدیل شود.
این قسمت متشکل از یک توپی به قطر سه، چهار سانتی متر است که یا از پلوتونیوم ساخته شده و یا از اورانیوم فوق العاده غنی شده. (پنتاگون هرگز نگفته که برای آن بمب از کدام ماده استفاده کرده است.) توپی مورد نظر از سوخت جوش هسته ای پر شده که به احتمال فراوان دوترید لیتیوم 6 است. لیتیوم در برابر آب فوق العاده از خود واکنش نشان می دهد. پلوتونیوم موجود در آن بمب در سایت هسته ای هنفورد در ایالت واشنگتن ساخته شده و قدیمی ترین ماده از این نوع است که در آمریکا تولید شده است. خبر بد هم همین است چون پلوتونیوم با گذشت زمان خطرناک تر می شود. علاوه بر این بمب مذکور حاوی مواد رادیواکتیو دیگری نیز مانند اورانیوم و بریلیوم است.
این نوع بمب همچنین حاوی 400 پوند خرج تی ان تی برای منفجر ساختن چاشنی پلوتونیومی در داخل بمب است که باعث شروع انفجار هسته ای می گردد. این مواد منفجره قوی با گذشت زمان پوسته پوسته، ترد و حساس می شود. منطقه واسو اسلاگ از مناطق غنی صید خرچنگ است و آن بمب هیدروژنی اکنون احتمالادر عمق 5 الی 15 متری ماسه کف آب در آن منطقه مدفون شده و مواد رادیو اکتیو به آهستگی در حال نشت از آن است.
اگر پنتاگون نمی تواند بمب تایبی آیلند را پیدا کند، ممکن است دیگران بتوانند این کار را بکنند. این حرفی است که برت سولیو، همان مامور سابق سیا از شرکت کاوشگری “اشور” می زند. سولیو که مهندس شیمی است می گوید پیدا کردن آن بمب و برداشتن لیتیوم، بریلیوم و اورانیوم غنی شده آن که از اجزای اصلی تولید یک بمب هسته ای هستند، نباید برای تروریستها کار سختی باشد. حالاباید چکار کرد؟ ساکنان مناطق ساحلی می خواهند که این بمب پیدا و از آنجا برده شود. پام اوبراین، از سازمان دهندگان اقدامات ضد سلاح هسته ای که اهل داگلاسویل ایالت جورجیا است می گوید:”پلوتونیوم یک کابوس وحشتناک است و آدمهای خودشان (دولت آمریکا) هم این را می دانند.”
”پلوتونیوم می تواند وارد هر چیزی شود - وارد چشمها، استخوانها و یا حتی غدد جنسی. در این صورت هرگز نمی توان از شرش خلاص شد. لازم است که آنها آن ماسماسک را پیدا کنند و از آنجا ببرند.”
این اوضاع یادآور حادثه پالومارس در اسپانیا است. در روز 16 ژانویه 1966، یک بمب افکن بی - 52 حامل چهار بمب هیدروژنی، به هنگام سوختگیری در آسمان بر فراز این منطقه ساحلی اسپانیا سقوط کرد. سه بمب از این چهار بمب هیدروژنی در حوالی روستای کشاورزی و ساحلی پالومارس افتاد. یکی از بمبها در بستر خشک یک نهر افتاد که بعدا پیدا شد. بدنه آن بمب ضربه خورده بود اما خود بمب نسبتا دست نخورده مانده بود.
اما تی ان تی موجود در دو بمب دیگر از آن چهار بمب هیدروژنی منفجر شد که در زمین سوراخهایی ده متری به وجود آورده و در سطح وسیعی از منطقه اورانیوم و پلوتونیوم پخش کرده بود. طی سه ماه به از آن حادثه بیش از 1400 تن خاک و محصولات کشاورزی آلوده به رادیواکتیو از آن منطقه جمع آوری و در بشکه ریخته شد و مضحک اینکه این بشکه ها به آزمایشگاه سلاحهای هسته ای رودخانه ساوانا ارسال شد که هنوز هم در آنجا نگهداری می شود.
مزارع گوجه فرنگی نزدیک چاله های به وجود آمده در اثر انفجار ها را سوزاندند و رویش خاک ریختند. اما ناگفته پیدا است که به خاطر باد و دیگر عوامل طبیعی مقدار زیادی از خاک آلوده آن منطقه به دیگر نقاط منتقل شده است. آژانس دفاع هسته ای در گزارشی در سال 1975 میلادی این نتیجه گیری را کرد که :”وسعت کلی پخش مواد رادیواکتیو هرگز معلوم نخواهد شد.”کار پاکسازی، عملیاتی مشترک میان پرسنل نیروی هوایی آمریکا و اعضای گارد شهری اسپانیا بود. کارگران آمریکایی لباسهای حفاظتی داشتند و برای تشخیص میزان آلودگی احتمالی معاینه می شدند اما برای همتایان اسپانیایی آنها چنین اقدامات حفاظتی صورت نگرفت.
تصویر
فرمانده وقت نیروی هوایی که مسئول آن عملیات پاکسازی بود بعد در کنگره این گونه شهادت داد که:”وقتی در یکی از مناطق دورافتاده یک کشور خارجی یک حادثه هواپیمایی مربوط به سلاحهای پلوتونیومی روی داد، نیروی هوایی آماده تامین خدمات کافی برای معاینه و تشخیص میزان آلودگی پرسنل نبود. “ بمب چهارم حدود هشت کیلومتری ساحل در آب افتاد و چندین ماه مفقود بود. تا اینکه بالاخره یک زیردریایی کوچک آن را در عمق 2850 متری آب دریا پیدا کرد. آن بمب هیدروژنی را از آب در نیاورندن و تا همین امروز همانجایی که پیدا شده بود باقی مانده است. دو سال بعد، در روز 21 ژانویه 1968، حادثه مشابهی بر فراز گرینلند اتفاق افتاد. در آن حادثه یک فروند بمب افکن بی - 52 در هوا آتش گرفت و در منطقه پوشیده از یخ خلیج نورت استار در نزدیکی پایگاه هوائی تیول سقوط کرد. در اثر برخورد با زمین تی ان تی های موجود در هر چهار بمب هیدروژنی داخل آن هواپیما منفجر شد و در منطقه ای به شعاع 2000 متر اورانیوم، تریتیوم و پلوتونیوم پخش کرد. آتش سوزی شدیدی که در اثر این انفجار ها به راه افتاده بود یخها را ذوب کرد که دوباره منجمد شد و بیشتر نخاله های آلوده ناشی از انفجار، از جمله دستگاه انفجاری هسته ای حرارتی یکی از بمب ها را در برگرفت. عملیات بازیافت در تاریکی شدید و درجه حرارت منهای 70 درجه فارنهایت صورت گرفت و نام رمز آن پروژه ستیغ یخ بود. اما خدمه ای که در این عملیات به کار گرفته شدند این عملیات را عملیات “دکتر فریزلاو” (در کنایه از داستان دکتر استرنجلاو) خواندند.
تصویر
در آن عملیات بیش از 10 هزار تن برف و یخ را بریده، داخل بشکه ها ریخته و برای امحاء به منطقه رودخانه ساوانا و اوک ریج ارسال کردند. بقیه مواد آلوده به رادیواکتیو را هم در محل رها کردند و رفتند تا با ذوب بهاری یخها و جریان آبهای حاصله روبیده شود. بیش از 3000 کارگر در آن عملیات پاکسازی شرکت داشتند که بیشترشان سربازان دانمارکی بودند.
درست مثل عملیات پالومارس، در اینجا هم به کارگران آمریکایی مقادیری تجهیزات حفاظتی داده شد اما به دانمارکی ها داده نشد. این درحالی بود که دانمارکی ها بخش اعظم این کار خطرناک را انجام دادند، از جمله پر کردن بشکه ها از مواد و برف و یخ آلوده که اغلب این کار را هم با دست انجام می دادند. کمترین چیزی که در باره آن عملیات می توان گفت این است که فرایند پاکسازی کارگران بعد از آن عملیات بسیار ابتدایی بوده است. در یکی از گزارشهای نیروی هوایی خاطر نشان گردید که نیروها تنها با روبیدن برف از روی لباسها و خودروها پاکسازی شدند.
با اینکه برای کمک در عملیات بازیافت 38 ناو نیروی دریایی به منطقه فراخوانده شده و دیگر همه این راز را می دانستند که بمبهای هیدروژنی از دست رفته اند، اما پنتاگون همچنان در باره اوضاع دروغ پراکنی کرد. سخنگوی پنتاگون در برخوردی ستیزه جویانه با مطبوعات این قطعه از اصطلاحات دوپهلوی نظامی را بیان کرد که: “من هیچ خبری از بمبی که گم شده باشد ندارم، اما ما نتوانسته ایم به طور مثبت آن چیزی را که شما به دنبالش می گردید را پیدا کنیم.”
وقتی هم که کارگران دانمارکی در منطقه تیول به انواع بیماریها از سرطانهای نادر تا اختلالات خونی دچار شدند پنتاگون از کمک کردن به آنها خودداری کرد. حتی بعد از انتشار نتایج تحقیقات یک موسسه دانمارکی در سال 1987 که نشان داد احتمال ابتلای کارگران تیول به انواع سرطان 50 درصد بیشتر از دیگر افراد ارتش دانمارک است، باز پنتاگون از همکاری برای معالجه این افراد خودداری کرد.
در اواخر همان سال 200 کارگر با استناد به قانون ادعاهای نظامی خارجی از دولت ایالت متحده شکایت کردند. دولت آمریکا این شکایت را رد کرد اما فرایند فاش شدن این موضوع به پیدا شدن هزاران صفحه اسناد محرمانه در خصوص آن حادثه منجر شد که همچنین نشان می داد کارگران نیروی هوایی آمریکا بر خلاف دانمارکی ها در دراز مدت مورد معاینات پزشکی قرار نگرفتند. حتی با این وجود پنتاگون باز هم بیشتر موضوعات مربوط به حادثه منطقه تیول از جمله اطلاعات در خصوص وسعت آلودگی به مواد رادیواکتیو و دیگر مواد سمی را مخفی نگاه می دارد.
تلاشها برای رفع و رجوع عواقب ناشی از مفقود شدن بمب های هیدروژنی دلگرم کننده نیست. اما بمبی که در حوالی شهر تایبی آیلند گم شد اوضاع حساس تری به وجود آورده است. وجود دوترید لیتیوم بی ثبات و دیگر مواد منفجره بسیار قوی در حال فرسایش کار بازیافت آن بمب را بسیار خطرناک می کند. در واقع این کار آنقدر خطرناک است که حتی برخی از طرفداران محیط زیست و فعالان مخالف سلاحهای هسته ای استدلال می کنند که رها ساختن آن بمب به حال خودش ممکن است خطر کمتری نسبت به تلاش برای بازیافت آن داشته باشد.
خلاصه اینکه برای این مشکل هیچ راه حل ساده ای وجود ندارد. اینکه پنتاگون تحلیل جامعی از اوضاع نمی کند و برای فاش ساختن تمام آنچه که می داند اکراه دارد، مشکل را غامض تر ساخته. دان مونیاک، از کارشناسان سلاح های هسته ای شاغل در باشگاه دفاع از محیط زیست در شهر ایکن ایالت کارولینای جنوبی می گوید:”من معتقدم که در داخل آن بمب کپسول پلوتونیوم وجود دارد اما به اعتقاد من انفجار هسته ای آن بمب غیر محتمل است چرا که ژنراتورهای نوترونی که در بمب های هیدروژنی آن روزها مورد استفاده قرار می گرفت متشکل از پلوتونیوم و بریلیوم بوده که عمر بسیار کوتاهی دارند.”
او می افزاید:”بدون نوترون پلوتونیوم تسلیحاتی شده منفجر نخواهد شد. اما اگر پلوتونیوم به نحوی در ساختاری ناجور قرار گیرد ممکن است یک فعل و انفعال جوش هسته ای و یا یک رویداد وخیم دیگر روی دهد. اگر آن مواد قوی منفجر شوند و دوترید لیتیوم آن گونه انتظار می رود عمل کنند، ممکن است انفجار و حریق بسیار عظیمی رخ بدهد. یا اینکه ممکن است فقط انفجاری رخ دهد که باعث پراکنده شدن اورانیوم و پلوتونیوم در سراسر منطقه شود.”

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۹/۲۷ - ۲۲:۳۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
امین امانی(elmaxtarr )
۹۳/۰۹/۲۷ - 23:33
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)