اخیرا در بحثی که یکی از اکانت های مذهبی با درایت و نکته بینی خاصی آن را مطرح کرده بودند ، این موضوع توسط یکی از کاربرانِ علاقه مند مطرح شد که " انسان ها غالبا به فقر معنوی خود اصلا متوجه نیستند...[چه برسد به این که بخواهند درباره اش فکر کنند یا آن را با فقر مادی مقایسه کنند] " ؛ اگر صحّتِ گذاره ی فوق را مفروض بگیریم و بحث در صحت و سقم آن را به وقت دیگری موکول کنیم ، سوالی پیش می آید که به نظر بنده بسیار به جاست و آن این است که "علت این بی توجهی و عدمِ ادراکِ چنین فقری (یعنی فقر معنوی) چیست؟! بنده این سوال را آن جا مطرح کردم و پاسخ هایی هم داده شد اما بنده را قانع نکرد.البته در میان نظرات مطالبی هم گفته شده بود که مرتبط بود و بسیار قابل استفاده لکن اشاره ی مستقیم به علت اصلی نشده بود.
از جمله عزیزی گفتند برای مثال والدین از مهم ترین عامل ها می توانند باشند. اینجا باید پرسید آیا واقعا پدر و مادر علت ناقصه یا تامه ی این بی توجهی هستند؟! اگر بعله ، در این صورت دو فرض بیش تر مطرح نیست ، یا پدر و مادر با این غفلت رابطه ی مستقیم دارند یا رابطه ی عکس. اگر رابطه مستقیم باشد نتیجه می گیریم که هر کس پدر و مادر دارد پس به فقر معنوی خویش بی توجه خواهد بود و آن را ادراک نخواهد کرد و اگر رابطه عکس باشد نتیجه این می شود که هر کس پدر و مادر نداشته باشد نسبت به فقر معنوی خود بی توجه خواهد بود. در حالی که مسلما این گونه نیست و برداشتی که من از کلام ایشان کردم خنده دار و بچگانه است چون مسلم است که ایشان چنین منظوری ندارد. لکن لفظ ایشان چنین معنایی را می رساند و بر اساس اصالة الظهور ما با لفظ ایشان کار داریم نه با منظور ایشان که برای ما قابل دسترسی نیست. ما باید در پاسخ پرسش به قدری دقیق و مرتبط پاسخ دهیم که به معنای تامِّ کلمه پاسخمان جامع و مانع باشد تا نتیجه ی مطلوبی برای پرسشگر داشته باشد. در پاسخی که این عزیز داده اند لفظِ والدین مجازا استعمال شده است و منظور ایشان مسلما رفتارهایی از جانب والدین است که موجب این امر می شود.خب باید پرسید کدام رفتار؟! این رفتار آیا خصوصیتی دارد که موجب چنین غفلتی می شود؟! باید توجه داشت که اگر به این صورت عملیاتی و دقیق به دنبال ارائه ی پاسخ نرویم دادن یک عنوان کلی فایده ای برای پرسشگر نخواهد داشت و او نخواهد توانست عوامل این غفلت را شناسایی و آن را کنترل و مدیریت کند. در ضمن باید به این نکته اشاره کرد که اگر علت این غفلت خصوصیتی است که در برخی رفتارهای والدین هم هست ، بهتر است به آن خصوصیت اشاره شود نه به خود والدین ، زیرا ممکن است که آن خصوصیت علاوه بر رفتار والدین در رفتارهای مسئولین فرهنگی ، رسانه ها و هزاران مصداق دیگر نیز دیده شود و راه رهایی از این بی توجهی احتمالا شناسایی آن خصوصیت است نه شناسایی افرادی که آن خصوصیت در رفتار آنان مشهود است. البته شناسایی آن افراد نیز ضرورت دارد لکن این ضرورت در درجه ی دوم و متفرع بر شناسایی خصوصیت و علت اصلی است.
این مختصر نوشته ، طرح بحثی بود که بعدا ان شاالله سر فرصت درباره ی آن بحثی را مطرح خواهم کرد که برخی عواملی که به نظر بنده رسیده است را ذکر کنم.امیدوارم خدای متعال توفیق دهد و این بحث در حد طرح موضوع باقی نماند و با توجه به معارف اسلامی خود بتوانیم درباره ی آن کمی اندیشه کنیم...
اگر دوستان نظر ، پیشنهاد یا انتقادی دارند پذیرا هستم لکن خودم را هم موظف نمی دانم به هر سخنی پاسخ دهم...لا یکلف الله نفسا الا وسعها...
پی نوشت:
طرح بحث از این نظر سنجی کلید خورده است:
http://www.miyanali.com/hosin8828/poll/5