فراموش کردم
رتبه کلی: 1667


درباره من
یاشاسین اذربایجان

هميشه نگاهي راباور کن که وقتي که ازش دور شدي منتظرت بمونه
__________________
من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد
همه اندیشه ام اندیشه فرداست...
بابک خرمدین (toosh )    

غزل ياد ايام-رهی معیری

منبع : http://nosratdarvishi.com/article.aspx?id=577
درج شده در تاریخ ۸۹/۱۱/۱۴ ساعت 16:15 بازدید کل: 1021 بازدید امروز: 100
 

ياد ايامي كه در گلشن فغاني داشتم

در ميان لاله و گل آشياني داشتم

گرد آن شمع طرب مي‌سوختم پروانه‌وار

پاي آن سرو روان اشك رواني داشتم

آتشم بر جان ولي از شكوه لب خاموش بود

عشق را از اشك حسرت ترجماني داشتم

چون سرشك از شوق بودم خاكبوس در گهي

چون غبار از شكر سر بر آستاني داشتم

در خزان با سرو و نسرينم بهاري تازه بود

در زمين با ماه و پروين آسماني داشتم

درد بي عشقي زجانمبرده طاقت ورنه من

داشتم آرام تا آرام جاني داشتم

بلبل طبعم «رهي» باشد زتنهايي خموش

نغمه‌ها بودي مرا تا هم زباني داشت

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۸۹/۱۱/۱۴ - ۱۶:۱۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)