پنجره ای نوبه دنیای شگفتی آور سیستان کهن
پنجره ای نوبه دنیای شگفتی آور سیستان کهن نوشتهدکتر سید محمد تقی حسینی طباطبایی
بنام خدا
سلام: دوستان عزیز مقاله ای جالب از سیستان دیدم خلاصه ای از انرا با دید و انشاء خودم برایتان فرستادم. نویسنده ظاهراهندی تبار است امید است که محققین داخلی رشته امور را در دست بگیرند. در این لحظات با خشک شدن هامون اثار حیات از سیستان ایران در حال برچیده شدن است. سیستان افعانستان نیز در امتداد هیرمند طویل از غزنی تا مرز ایران با تهاجم اجنبی, جهل مسلط, کشت گسترده تریاک در حال نابودی تدریجی است.فرهنگ این سرزمین متعلق به کل بشریت است دنیا باید دست به دست دهد و تمامی سیستان را از مرگ برهاند, دیگراز داخل امیدی نیست جز دعا بر پیکر سیستان در حال احتضار..
پنجره ای نوبه دنیای شگفتی اور سیستان کهن:
سیستان سرزمین رازهای نهفته و روایتهای اسطوره ای ایران بزرگ, نیازمند کاوشهای چند باره بدست علاقه مندانش است.
این سرزمین مرکزیتی دینی برای دنیای قدیم بوده است.
به روایت دکتر Ranait pal در مقاله منتشر شده درسال 2012, کوه خواجه محل تولد, رشد و نمو ویاسالهای طولانی زندگی پیامبرانی مثل زرتشت, بودا, ابراهیم, و مسیح بوده است.
دکتر پال معتقد است که دلایل فراوانی بر تولد گوتامه بودا در سرزمین سیستان و مخصوصا در مرکزیت مذهبی ان زابل (babilon) وجود دارد.
دکتر پال معتقد است ادیان میترائیسم, زرتشتی, هندوئیسم, و بودائیسم از یک ریشه بوده و خاستگاه اصلی انها سیستان است.
ادیان بودائیسم و زرتشتی را دو خواهر مینامند, بهمین دلیل خواستگاه نپال برای گوتامه بودا بسیار بعید بنظر میرسد.
نام محل تولد بودا kapilavastu است , که بی تردید اکوئی از زابل, زابلستان, کابل, کابلستان است.
ایا دهانه غلامان (gulaman)میتواند اکوئی از نام گوتاما بودا (gutama) باشد.
سر اورل اشتین در سال 1916 با کشفیات بی نظیر در کوه خواجه سیستان وتصویر سه خرد مند یا سه مغ, معتغد است که معبد بودا را نیز کشف کرده است.
در تصویر سه مغ اعتقاد بر این است که مربوط به مسیح, دوقلوی همراه وی سنت توماس و شاه هند که مستقر در سیستان بوده است بنام گوندوفارس می باشد.
وی معتقد است که ممکن است 18 سال گمشده زندگی مسیح , فرار وی از دست حاکم فلسطین و حضور وی به عنوان مبلغ مذهبی در دینی ترین مکان دنیا یعنی زابل (bablilon) بوده باشد.
تصویر سنت توماس از بومیان سیستان که همواره همراه مسیح بود ونیز نقاشی گوندوفارس شاه هند بیانگر جایگاه ویژه مسیح در سیستان میباشد.
دکتر پال معتقد است که هند قدیم تا محدوده کرمان را شامل میشده است.
وی میگوید ایا ممکن است نام سیستان (سیوستان) بر گرفته از shivastan که همان خدای شیوای هند است باشد.
ایا مجسمه بانوی شهر سوخته که زنی ساری پوش را ترسیم می کند میتواند بیانگر قومیت بسیار قدیم ساکنین این منطقه از ماهیت هندی تبار باشد که بعدا اریائیان جایگزین انها شدند؟
در مرکزیت افغانستان فعلی بویژه بامیان, کابل, غزنی اثار فراوان ومنحصر به فردی از بودائیسم کشف شده , که در مقایسه با سایر مراکز بودائی از غنای بیشتری بر خوردار است. ایا غیر از این است که ممکن است دین بودا از این طریق به سایر مناطق اسیا , از جمله نپال منتشر شده باشد؟
ایا قداست کوه خواجه برای دین زرتشت و اعتقاد به تولد موعودهای زرتشت (هوشیدر, هوشیدر ماه و سوشیانت) و حضور مسیح در این سرزمین اهورائی اتفاقی میتواند باشد؟
ایا نقش تاریخی بزرگان سیستان در ارتقاء و گسترش دین اسلام چه تشیع و چه تسنن قابل انکار است؟
ایا این سرزمین میتواند قطعه ای منتخب از طرف خداوند در این کره خاکی باشد؟ ایا این سرزمین لیاقت حفظ و ارتقاء از طرف مسولین را نه با شاخصهای اقتصادی بلکه با رازهای نهفته فرهنگی از تاریخ بشریت ندارد؟
ذیلا تصویری نو از سه مغ را که من دیده ام بهمراه دلایل دکتر پال دال بر اهمیت سیستان, برایتان نشان میدهم
دوستان نظر به اینکه اینحانب پزشک میباشم و مطالب فوق صرفا بر اساس عشق سرزمینی من میباشد ممکن است با دیدگاه ناسیونالیستی به موضوع نگاه کرده باشم , خوشحال میشوم اگر موضوعات تکمیلی در این زمننه مخصوصا توسط متخصصین این رشته بتواند اذهان امثال من را روشن نماید. والسلام