فراموش کردم
رتبه کلی: 1564


درباره من
رامینم 21 سالمه درحال گرفتن لیسانس برقم و دیپلم سخت افزار و نرم افزار کامپیوترو دارم همتونم دوست دارم



غصه هارو میخرم خنده میفروشم.



اگر روزی دشمن پیدا کردی،

بدان در رسیدن به هدفت موفق بودی!

اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند!

اگر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست!

اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت می خواد!




*( کاش جوانی هم المثنی داشت)*



فقط بعضیا حق دارن بگن داداش و داداش هرکسی هم نیستم چون هر ابجی و داداشی رو نمیپذیرم شرمنده اگه ناراحت شدین

*(رامین)* (trall )    

واسه دلم

درج شده در تاریخ ۹۱/۱۲/۲۸ ساعت 11:29 بازدید کل: 247 بازدید امروز: 141
 

رد پاهایم را پاک می کنم !
به کسی نگویید من روزی در این دنیا بودم . . .
خدایا می شود استعفا دهم ؟!
کم آورده ام . . . !

 

 

 

 

 

 

هنوز برایت می نویسم . . .
درست شبیه پسرکی نابینا که هر روز برای ماهی قرمز مرده اش غذا می ریزد . . .

 

 

 

 

 

 

چشمانم را به نابینایی میفروشم تا کسی را که دوست دارم با دیگری نبینم . . .

 

 

 

 

 

 

چه موجود عجیبی است این انسان !
وقتی صدایش می کنی ، نمی شنود !
وقتی به دنبالش می روی ، نمی بیند !
وقتی دوستش داری ، به فکرت نیست !
اما . . .
وقتی می شنود که دیگر صدایت گرفته !
وقتی می بیند که خسته در راه افتاده ای !
وقتی به فکرت هست، که دیگر نیستی . . .

 

 

 

 

 

 

میدونی رسم زمونه چیه ؟
تو چشم میذاری ، من قایم میشم . . .
اما تو یکی دیگه رو پیدا میکنی . . .

 

 

 

 

 

 

روزهایی که می بینمت نفسم می گیرد و روزهایی که نیستی ، دلم . . .
اما تو باش . . . !
تحمل اولی آسان تر است . . .

 

 

 

 

 

 

همه کسان که الان بر عشق لعنت م فرستند ، روزگار عاشق ترین انسان این شهر بوده اند . . . !
اشکال از عشق نیست از ماست . . .

 

 

 

 

 

 

یه وقتا اینقد آدم زندگی ایش غمناک میشه که دوس داره یکی یوهو بگه : کاااااات . . .
عالی بود عالی ، خسته نباشین بچه ها ، واسه امروز بسه . . . !

 

 

 

 

 

 

درد دارد !
وقتی همه چیز را می دانی و فکر می کنند نمی دانی . . .
و غصه می خوری که می دانی و  می خندند که نمی دانی . . .

 

 

 

 

 

 

من هم مثل خیلی از عاشق ها از تو یادگاری دارم !
ولی یادگاری من با بقیه فرق داره !
یادگاری من از تو یه سینه پر از درده . . . !

 

 

 

 

 

 

پرسیدم عشق چیست ؟
گفت : آتش است !
گفتم : مگه آن را دیده ای ؟!
گفت نه ! در آن سوخته ام . . .

 

 

 

 

 

 

گاهی لال می شود آدم . . .
حرف دارد ؛ ولی کلمه ندارد . . .

 

 

 

 

 

 

آنجا را نمیدانم !
اما اینجا عجییییییییییب هوا دو نفره است !
.
.
.

هوای دلم را میگویم !

 

 

 

 

 

 

سنگ ، کآغـَذ ، قیچی بازی میکردیم ، منو اون . . . !
من سنگ آوردَم ، کآغد آورد مچآلـَم کرد !
من کآغـَذ آوردَم ، قیچی آورد بریـدَم !
قیچی آوردَم ، سنگ آورد منو شکست !
واین گونه منو له کرد ، برید و شکست و درتمـآم ِ بازی نگآه ِ من به ِ او بود کِه چطور برای خورد کردَنم تلآش میکـُنه . . .
بآشه تو بردی . . . !

 

 

 

 

گاهی آنچنان مزخرف می شوم  که برای دیگران قابل درک نیستم !
حتی عزیزترین کسم را از خودم می رانم  !
اما در آن لحظه در دلم آرزو دارم او بگوید :” می دانم دست خودت نیست ، درکت می کنم ”

 

 

 

 

کسی که بتونه تو تنهایی خوشحال باشه خیلی وقته آب از سرش گذشته . . .

 

 

 

 

هوا سرد می شود !
نمی دانم به چه دلت گرم است ؟!
اما ، برگرد . . .
که من هنوز به سردی نگاهت ، حتی دلم گرم می شود !

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۱۲/۲۸ - ۱۱:۲۹
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)