باورت بشود یا نه... روزی می رسدکه..
دلت برای هیچ کس ، به اندازه من تنگ نخواهد شد... بـــــــرای نگــــاه کردنم... خندیـــدنم... اذیـــت کــــــــــردنم... برای تـــــمـــــام لحظـــــــاتی که در کنـــــــارم داشــــــــتـــی... روزی خــــواهد رسیــــــــد که در حســرت تکرار دوباره من خو...
یکی را دوست میدارم
یکی را دوست میدارم ولی او باور ندارد!
یکی را دوست میدارم همان کسی که شب و روز به یادش هستم و لحظات سرد زندگی
را با گرمای عشق اومیگذرانم!
کسی را دوست میدارم که میدانم هیچگاه به او نخواهم رسید و هیچگاه نمیتوانم
دستانش را بفشارم!
یکی را دوست میدارم ، بیشتر از هر کسی ،همان کسی...
دیدی ای دل عاقبت زخمت زدند !!!!گفته بودم مردم اینجا بدن !!!!دیدی ای دل ساقه جانت شکست !!!!آن عزیزت عهد وپیمانت شکست !!!دیدی ای دل در جهان یک یار نیست !!!هیچکس در زندگی غمخوار نیست !!!دیدی ای دل حرف من بیجا نبود !!!از برای عشق اینجا جا نبود !!!نوبهار عمر را دیدی چه شد !!!زندگی را هیچ فهمیدی چه شد !!!...
افشین71
تاریخ درج:
۹۲/۰۳/۲۵ - ۱۴:۵۴ 5 نظر , 35
بازدید
خدای من بمان
ا دیدگانی تار ... می نویسم ... برای تو و برای دل !
دل !....این دل تنگ و تنها ... امروز تنهاتر از هر زمان دیگری هستم.....
تو هستی ! .... در تار و پود لحظاتم.... اما ...
اما.....سهم من از این دنیای رنگی همیشه تنهایی بوده ....
چشمانم را از من مگیر...بگذار تا جان دارم برای تو ب...
*سارا**
تاریخ درج:
۹۲/۰۴/۰۱ - ۱۵:۱۰ 2 نظر , 478
بازدید
برای زندگی کردن بهانه ای نمی خواهم
برای نفس کشیدن تقلایی نمی کنم
برای گفتن نگفتنی هایم,هم چاره ای نمی جویم
.
.
سکوت
و تنهاسکوت
.
.
و دیواری از نشدن
و
نرسیدن
.
.
و بازهم سکوت
و قلبی تنها با احساسی عجیب
و نگاهی عمیق با حسرتی همیشگی
واهی تمام نشدنی برای تمام طول زندگی
.
.
چه دنیا...
رضانجفی
تاریخ درج:
۹۲/۰۲/۱۶ - ۲۱:۳۷ 2 نظر , 216
بازدید
دلم می خواهد نامت را صدا کنم !یک طور دیگر!جوری که هیچ کس صدایت نکرده باشد !یک طور که هیچ کس را صدا نکرده باشم !دلم می خواهد نامت را صدا کنم !یک طور که دلت قرص شود که من هستم ,
یک طور که دلم قرص شود که با بودن من ، تو هم هستی …!...
***niloo***
تاریخ درج:
۹۱/۱۲/۰۲ - ۱۸:۳۷ 3 نظر , 266
بازدید
کاش می شد خالی از تشویش شد
برگ سبز تحفه درویش شد
کاش تا دل می گرفت و می شکست
عشق می امد کنارش می نشست
کاش من هم یک قناری می شدم
در تب آواز جاری می شدم
بال در بال کبوتر می زدم
آن طرفتر ها کمی سر می زدم
با قناری ها غزل خوان می شدم
پشت هر اواز پنهان می شدم
آی مردم ! من غریبستانی ...
کیانا م
تاریخ درج:
۹۱/۰۶/۱۱ - ۱۲:۲۱ 22 نظر , 1588
بازدید
به دیدارم بیا هرشب دراين تنهايي تنها و تاريک خدا مانند دلم تنگ است. بيا اي روشن اي روشنتر از لبخند شبم را روز کن در زير سرپوش سياهي ها دلم تنگ است. بيا بنگر چه غمگين و غريبانه در اين ايوان سرپوشيده وين تالاب مالامال دلي خوش کرده ام با اين پرستوها و ماهي ها واين نيلوفر آبي و اين تالاب مهتابي. ...شب ا...
***niloo***
تاریخ درج:
۹۱/۱۲/۰۲ - ۱۷:۲۵ 4 نظر , 214
بازدید
نه به آمـــــدن ی دل خوشــم
و نه از رفتـــــن ی غمگیــن
ایـن روزهـــا پــُر از سکـــــــــوتـم
سکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوت ی پُـــر از فریـــــاد
امــروز ایـن سکـــــــوت پــُر فریــاد را
ایـن " آه " هــا را
ایـن درد و دل هــا را
آورده ام پیــش ِ تـ...
منی که مایه ننگم به حد رسوایی ...
چگونه از تو بخواهم به دیدنم آیی ...
چو خویشتن بار تو دیدم به نیک فهمیدم ...
عزیز فاطمه ، مهدی چقدر تنهایی .....................
وقتی که دل شوم ٬ ضربانم نمی شوی ٬
خون گریه هم کنم ٬ نگرانم نمی شوی!
این مرده ای که جان نسپرده فقط ٬ منم!
جان منی ولی هیجانم نمی شوی
باران بهانه شد که کمی عاشقم شوی
نه ! بی تفاوتی … به گمانم نمی شوی
زردم هنوز و حال و هوایم گرفته است
تب دارم و تو تاب و توانم نمی شوی
در چشمهام سوزش شعر...