|
وحید فرخی (از دیار بویوک سوما)
(vahidmianali )
آلبوم:
آموزنده و شعر
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
175 بازدید امروز: 138
توضیحات:
ملایی چند شب در هیأتی منبر رفت. شب آخر، پاکت چند شبی را که منبر رفته بود از صاحب مجلس گرفت.
شخصی جلوی ملا را گرفت و گفت: «آقا ملا ! بیزحمت یک دعا در گوش من بخوانید». ملا دعا را خواند. بعد آن شخص گفت: «آقا ملا ! من را حلال کنید». ملا گفت: «حلالت کردم». چند دقیقه بعد ملا رفت تا برای خانهاش خرید کند. وقتی خواست پول اجناس را به صاحب مغازه بدهد، دست کرد داخل جیبش و دید ای داد بیداد! خبری از پول و پاکت نیست. ملا که به قضه پی برده بود با حسرت گفت: «وای من ! حلالش هم کردهام».
درج شده در تاریخ ۹۲/۰۶/۲۷ ساعت 00:12
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (1)
|