فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 156


درباره من
ماییم و نوای بی نوایی

بسم ا.. اگر حریف مایی


وستا آسایش (vasta )    

آبرو....

درج شده در تاریخ ۹۵/۰۱/۳۰ ساعت 20:24 بازدید کل: 165 بازدید امروز: 165
 

 

آتش و آب و آبرو با هم.
هر سه گشتند، در سفر همراه.
عهد کردند، هر یکی گم شد. 
با نشانی ز خود شود پیدا. 
گفت آتش: به هر کجا دود است. 
میتوان یافتن مرا آنجا. 
آب گفتا، نشان من پیداست. 
هر کجا باغ هست و سبزه بیا. 
آبرو رفت و گوشه ای بگرفت. 
گریه سر داد. گریه ای جانکاه. 
آتش آن حال دید و حیران شد. 
آب. در لرزه شد، ز سر تا پا. 
گفتش آتش، که گریه ی تو ز چیست ؟
آب گفتا بگو نشانه چو ما
آبرو لحظه ای به خویش آمد
دیدگان پاک کرد و کرد نگاه
گفت. محکم مرا نگه دارید
گر شوم گُم نمیشوم پیدا
«رهی معیری»

این مطلب توسط محراب عبوسی بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)