فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 643


درباره من
کتاب الله و عترتی (velayattv )    

آیا خداوند تابع حضرت زهرا بوده است؟

درج شده در تاریخ ۹۵/۱۲/۱۰ ساعت 22:53 بازدید کل: 753 بازدید امروز: 750
 

آیا بر اساس روایت «إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک » خداوند تابع حضرت زهرا سلام الله علیها می باشد؟

 

مقدمه:

همواره در طول تاریخ، دشمنان اهل بیت علیهم السلام در پنهان نمودن و انکار فضائل ایشان تلاش بسیار داشته اند تا به خیال خود بتوانند نور اهل بیت علیهم السلام را خاموش کنند اما غافل از اینکه خداوند بر این انگاره مهر بطلان کوبیده؛  می فرماید:

«یُریدُونَ لِیُطفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفواهِهِم وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَو کَرِهَ الکافِرُون»؛

 سوره صف:8

می‌خواهند نور خدا را با دهان‌های خود خاموش کنند؛ ولی خداوند نمی‌گذارد تا اینکه که نور خود را کامل کند و هر چند کافران خوش ندارند.

«عدنان عرعور» نیز یکی از این دشمنان اهل بیت علیهم السلام است. وی برای انکار فضائل آن بزرگواران، به هر مغالطه ای دست می زند. در این نوشتار، در صدد بیان پندار عرعور پیرامون حدیث نبوی «إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک» که بیانگر منزلت والای حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها است، می باشیم. حدیثی که منابع اهل تسنن به نقل آن اهتمام داشته و با سند معتبر آن را در کتب خود ذکر کرده اند.

 

بیان شبهه

«عدنان عرعور» کارشناس شبکه صفا، با رد دلالت حدیث شریف «إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک» می گوید: خداوند بالاتر از آن است که پیرو یک انسان باشد.

وی ادعا میکند که غضب حضرت زهرا سلام الله علیها، غضب الهی را به دنبال ندارد و دلیل این ادعا را عظمت جایگاه خداوند و غیر ممکن بودن پیروی خداوند از بنده بیان می­کند. بیان عرعور در حقیقت، دفاع از عملکرد ابوبکر به دنبال جریان فدک و غضبناک شدن حضرت زهرا سلام الله علیها بر ابوبکر است. وی می خواهد چنین نتیجه بگیرد که اگر هم حضرت زهرا سلام الله علیها غضبناک شده باشد، باز هم مستلزم غضب الهی بر او نیست. سخن او را می توان اینگونه تبیین کرد:

صغری: غضبناک شدن خداوند از غضب حضرت زهرا پیروی خداوند از احساس یک بنده است.

کبری: پیروی خداوند از احساس یک بنده دون شأن و جایگاه خداوند و غیرممکن است.

نتیجه: غضبناک شدن خداوند به دنبال غضب حضرت زهرا دون شأن خداوند و غیرممکن است.

«عرعور» با زیر سؤال بردن دلالت حدیث، در پی انکار اصل این روایت می باشد؛ از این رو در پاسخ حلی به این شبهه، ابتدا مغالطه عرعور را تبیین می کنیم؛ سپس به بحث سند روایت و در ادامه، به بررسی دلالت آن می پردازیم. پس از پاسخ های حلی، به جواب های نقضی در این زمینه پرداخته، در نهایت برخی از مقامات اهل بیت علیهم السلام را بر پایه منابع شیعه ذکر می کنیم.

پاسخ حلی

بیان مغالطه عرعور

در این روایت سخن از تبعیت خداوند از بشر نیست؛ بلکه این حدیث در مقام بیان جایگاه والای معنوی حضرت زهرا سلام الله علیها و تسلیم محض بودن ایشان در پیشگاه پروردگار است که این مطلب نشانگر این است که آن حضرت به قدری تسلیم خداوند هستند و به نحوی اعمال ایشان مطابق با اراده الهی است که نه تنها رضایت و خشم ایشان به خاطر خداست؛ بلکه خداوند نیز به خاطر ایشان خشنود و غضبناک می شود.

بنابراین حدیث شریف «ان الله یغضب لغضبک» دلالت می کند که خداوند با  غضبناک شدن به خاطر غضب حضرت زهرا سلام الله علیها، مقامی بسیار والا را برای ایشان ثابت می کند و مقامی بالاتر از مقام پیامبران الهی برای صدیقه طاهره قائل شده است چرا که حضرت یونس (علی نبینا و آله و علیه السلام) با آنکه پیامبر الهی ومعصوم بود؛ ولی خداوند متعال با غضب او غضبناک نشد:

«وَ ذَا النُّونِ إِذ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَن لَن نَقدِرَ عَلَیهِ فَنادی فِی الظُّلُماتِ أَن لا إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبحانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمین».

 سوره أنبیاء: 87.

و ذو النّون (یونس) را [یاد کن]، آن‌گاه که خشمگین [از میان مردم خود] برفت و پنداشت که ما هرگز بر او تنگ نمی‌گیریم، [که ماهی او را بلعید،] پس درون تاریکی‌ها ندا در داد که معبودی جز تو نیست. منزّهی تو. به راستی که من از ستمکاران بودم.

معصومان، تجلی افعال الهی هستند

آیات متعددی در قرآن وجود دارد که رسول خدا صلی الله علیه و آله را در کنار خدا معرفی و مطرح می کند که حکایت از مقام والای رسول خدا  صلی الله علیه وآله دارد؛ از جمله:

خداوند در سوره ی توبه از بی نیازی مردم توسط خودش و پیامبرش سخن می گوید:

«أَغنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضلِهِ»

سوره توبة: 74.

خدا و رسول او مردم را از فضلش غنا می بخشند.

 

در آیه 80 سوره نساء نیز خداوند اطاعت از پیامبر را برابر با اطاعت خود معرفی کرده است:

«مَن یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَد أَطَاعَ اللَّهَ وَمَن تَوَلَّی فَمَا أَرسَلنَاکَ عَلَیهِم حَفِیظًا»

سوره نساء: 80.

هر کس پیامبر را اطاعت کند در حقیقت از خدا اطاعت کرده است و هرکه روی برتابد ما تو را بر ایشان نگهبان نفرستادیم.

دو آیه فوق بیانگر مقام والا و ویژه رسول خداست و کسی نمی تواند ادعا کند که در این آیات خداوند خود را تابع و پیرو رسولش معرفی نموده است؛ این روایت هم مانند دو آیه فوق بیانگر مقام والای حضرت زهرا علیها السلام می باشد.

خداوند، چشم و گوش و دست مؤمنان

از طرفی در منابع اهل سنت، شبیه همین مقامات برای مؤمنانی که به انجام مستحبات و نوافل می پردازند، ثابت شده است.

حدیث زیر در این باره قابل توجه است:

أبی هُرَیرَةَ قال قال رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم إِنَّ اللَّهَ قال من عَادَی لی وَلِیًّا فَقَد آذَنتُهُ بِالحَربِ وما تَقَرَّبَ إلی عَبدِی بِشَیءٍ أَحَبَّ إلی مِمَّا افتَرَضتُ علیه وما یَزَالُ عَبدِی یَتَقَرَّبُ إلی بِالنَّوَافِلِ حتی أُحِبَّهُ فإذا أَحبَبتُهُ کنت سَمعَهُ الذی یَسمَعُ بِهِ وَبَصَرَهُ الذی یُبصِرُ بِهِ وَیَدَهُ التی یَبطِشُ بها وَرِجلَهُ التی یَمشِی بها...

صحیح البخاری  ج 5   ص 2384 ح 6137، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا.

خداوند می فرماید: هر کس با ولی من دشمنی بورزد او را به جنگ با خود فراخوانده ام. و بنده من با چیزی محبوبتر از آنچه بر او واجب کرده ام به من تقرب نجسته است. پیوسته بنده من با نوافل به سوی من تقرب می جوید تا آنکه او را دوست بدارم. پس وقتی او را دوست داشتم، گوش او خواهم بود که با آن می شنود و چشم او خواهم بود که با آن می بیند و دست او که با آن اخذ می کند و پای او که با آن راه می پیماید...

همان طور که ملاحظه شد،‌ در روایت صحیح بخاری، مؤمنی که به واسطه انجام مستحبات به خداوند تقرب می جوید،‌ خداوند گوش شنوای او،‌ چشم بینای او و دست و پای توانای او می شود؛ تمامی این تعابیر نه تنها تبعیت خداوند از بندگان را به دنبال ندارد؛ بلکه تنها در مقام بیان فضایل مؤمنانی است که علاوه بر واجبات، به انجام مستحبات نیز مداومت دارند.

پس اینکه می گوییم خداوند از غضب حضرت زهرا سلام الله علیها غضب می کند، در اصل غضب حضرت به دنبال غضب الهی است. چون وقتی خداوند از چیزی غضبناک است معصومان هم غضبناک می شوند و اراده آنها در تمامی لحظات از اراده خداوند جدا نیست.

عرعور با این مغالطه در پی زیر سؤال بردن اصل روایت است و می خواهد چنین روایتی را کذب قلمداد کند؛ غافل از اینکه این حدیث بر اساس دانش رجال از اعتبار کافی برخوردار است، علاوه بر اینکه علمای اهل سنت نیز به صحت و اعتبار این روایت اعتراف نموده اند.

بررسی سند و اثبات صحت آن

 الف. بررسی راویان

«حاکم نیشابوری» این روایت شریف را با سند زیر گزارش نموده است:

قال الحاکم النیسابوری(متوفای405): «حدثنا أبو العباس محمد بن یعقوب ثنا الحسن بن علی بن عفان العامری وأخبرنا محمد بن علی بن دحیم بالکوفة ثنا أحمد بن حاتم(حازم) بن أبی غرزة قالا ثنا عبد الله محمد بن سالم ثنا حسین بن زید بن علی عن عمر بن علی عن جعفر بن محمد عن أبیه عن علی بن الحسین عن أبیه عن علی رضی الله عنه قال قال رسول الله لفاطمة إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک...»

محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری(متوفای405)، المستدرک علی الصحیحین ج 3  ص 167، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، الطبعة الأولی، بیروت، النشر: دار الکتب العلمیة، 1411هـ - 1990م.

... رسول خدا صلی الله علیه و آله به فاطمه فرمود: همانا خدا به سبب غضب تو غضب می کند و با رضایت تو راضی می شود.

در این مجال به بررسی شرح حال یکایک راویان می پردازیم:

محمد بن یعقوب

نام اولین راوی: «محمد بن یعقوب بن یوسف بن معقل بن سنان بن عبد الله» است.

«ذهبی»(متوفای 748ق) در شرح حال او می نویسد:

 

«محمد بن یعقوب بن یوسف بن معقل بن سنان الإمام المحدث مسند العصر رحلة الوقت أبوالعباس الأموی...»

محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله(متوفای 748)، سیر أعلام النبلاء ج 15 ص 452، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، الطبعة التاسعة، بیروت، النشر: مؤسسة الرسالة، 1413.  

محمد بن یعقوب بن یوسف بن معقل بن سنان امام، محدث تکیه گاه دوران و محل رجوع مردم زمانه بود، [کنیه اش] ابوالعباس اموی است.

او همچنین در «تذکرة الحفاظ» چنین می نویسد:

«الأصم الإمام المفید الثقة محدث المشرق أبو العباس محمد بن یعقوب بن یوسف بن معقل بن سنان الأموی»

محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله(متوفای 748)، تذکرة الحفاظ ج 3 ص860، الطبعة الأولی، بیروت، النشر: دار الکتب العلمیة، بی­تا.

الأصم، امام، مفید، ثقه و حدیث گوی درخشنده، أبو العباس محمد بن یعقوب.

«ابن جوزی»(متوفای597ق) نیز درباره او می نویسد:

«محمد بن یعقوب بن یوسف بن معقل بن سنان بن عنان بن عبد الله الأموی مولاهم، أبو العباس الأصم....وهو محدّث کبیر...»

عبد الرحمن بن علی بن محمد بن الجوزی أبو الفرج (متوفای 597)، المنتظم فی تاریخ الملوک والأمم ج 14ص 112، الطبعة الأولی، بیروت، النشر: دار صادر، 1358.

... و او محدث بزرگی است.

«ابن کثیر»(متوفای774ق) او را چنین توصیف می کند:

«وکان ثقة صادقا ضابطا لما سمعه ویسمعهم»

إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء(متوفای774)، البدایة والنهایة ج 11ص 232، بیروت، النشر: مکتبة المعارف، بی­تا.

او ثقه و راستگو و حافظ آن چیزی است که شنیده است و به گوش دیگران رسانده است.

وی در جای دیگر می نویسد:

«محمد بن یعقوب بن یوسف بن معقل بن سنان أبو العباس الأصم مولی بنی أمیة النیسابوری راوی المذهب، کان إماما، ثقة، حافظا، ضابطا، صدوقا، دینا، حدث فی الإسلام ستا وسبعین سنة.»

إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء(متوفای774)، طبقات الشافعیین ص 270، محقق: أحمد عمر هاشم/ محمد زینهم محمد عزب، بی­جا، مکتبة الثقافة الدینیة،  1413 هـ - 1993 م.

 راوی مذهب، پیشوا، مورد وثوق، حافظ حدیث، ضابط [اهل دقت در روایت نمودن احادیث]، راستگو و دیندار بود. هفتاد و شش سال در اسلام زندگی کرد.

حسن بن علی بن عفان

نام راوی دوم«حسن بن علی بن عفان» است.

ابن ابی حاتم الرازی(متوفای 327ق) درباره او می نویسد:

«الحسن بن علی بن عفان الکوفی روی عن معاویة بن هشام وأبی أسامة وعبد الله بن نمیر کتبنا عنه وهو صدوق.»

ابن ابی حاتم الرازی التمیمی(متوفای 327)، الجرح والتعدیل ج3 ص 22، الطبعة الأولی، بیروت، نشر: دار إحیاء التراث العربی، 1371ه ـ 1952م.

حسن بن علی بن عفان کوفی از معاویه بن هشام و ابی اسامه و عبد الله بن نمیر روایت نقل کرده و ما از او روایت نقل کرده ایم، وی فردی راستگو است.

«ابن حبان»(متوفای354ق) نیز نام او را در کتاب «الثقات» خود ذکر نموده است:

«الحسن بن علی بن عفان العامری من أهل الکوفة یروی عن معاویة بن هشام وأبی نعیم والکوفیین ثنا عنه زکریا بن یحیی الساجی وغیره کنیته أبو محمد»

ابن حبان(متوفای354)، الثقات ج 8 ص181، چاپ الأولی، بی­جا، نشر: مؤسسة الکتب الثقافیة، 1393.

حسن بن علی بن عفان، از اهل کوفه، از معاویه بن هشام و ابو نعیم و کوفیان روایت نقل می کند، زکریا بن یحیی و دیگران از او حدیث نقل میکنند. کنیه اش ابو محمد است.

«ذهبی»(متوفای 748) درباره او می نویسد:

«ابن عفان، المحدث الثقة المسند أبو محمد الحسن بن علی بن عفان العامری الکوفی»

محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله(متوفای 748)، سیر أعلام النبلاء ج 13 ص 24، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، الطبعة التاسعة، بیروت، النشر: مؤسسة الرسالة، 1413.  

ابن عفان، نقل کننده حدیث و مورد وثوق و [در حدیث] تکیه گاه است.

محمد بن علی بن دحیم

نام وی«محمد بن علی بن دحیم بن کیسان» است.

«ذهبی» (متوفای748) نیز در شرح حال او می نویسد:

«ابن دحیم: الشیخ الثقة المسند الفاضل، محدث الکوفة، أبو جعفر محمد بن علی بن دحیم، الشیبانی الکوفی.»

شمس الدین ذهبی(متوفای 748)، سیر أعلام النبلاء ج 16 ص36، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، الطبعة التاسعة، بیروت، نشر: مؤسسة الرسالة، 1413.

ابن دحیم: شیخ [استاد] مورد وثوق و تکیه گاه [و فردی] فاضل و محدث شهر کوفه بود.

«ابن عماد حنبلی»(متوفای1089) نیز درباره او می نویسد:

«أبو جعفر محمد بن علی بن دحیم الشیبانی الکوفی مسند الکوفة فی زمانه»

عبد الحی العکری الدمشقی«ابن العماد الحنبلی»(متوفای1089)، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب ج3 ص 9، بیروت، نشر: دار إحیاء التراث العربی، بی­تا.

أبو جعفر محمد بن علی، تکیه گاه کوفیان در دوران خود بود.

أحمد بن (حاتم)حازم بن أبی غرزة

نام این راوی «أحمد بن حازم بن محمد بن یونس بن قیس بن أبی غرزة» است.

«ابن حبان»(متوفای354ق) نام او را در کتاب «الثقات» خود ذکر نموده و مورد اطمینان دانسته است:

«أحمد بن حازم بن أبی غرزة أبو عمرو من أهل الکوفة یروی عن جعفر بن عوف روی عنه أهل العراق والغرباء وهو من ولد قیس بن أبی غرزة مات فی أول سنة سبع وتسعین ومائتین وکان متقنا وهو أحمد بن حازم بن محمد بن یونس بن حازم بن قیس بن أبی غرزة.»

ابن حبان(متوفای354)، الثقات ج 8 ص44، چاپ الأولی، بی­جا، نشر: مؤسسة الکتب الثقافیة، 1393

... از اهل کوفه که از جعفر بن عوف روایت می کند و اهل عراق و ناشناسان از او روایت می کنند. او از فرزندان غیث بن ابی غرزه بود که در ابتدای سال 297 از دنیا رفت. و دارای اتقان بود.

«ذهبی» (متوفای748 ق) درباره او می نویسد:

«ابن أبی غرزة، الامام، الحافظ الصدوق، أحمد بن حازم بن محمد بن یونس بن قیس بن أبی غرزة، أبو عمرو الغفاری الکوفی، صاحب «المسند». ولد سنة بضع وثمانین ومئة.»

محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله(متوفای 748)، سیر أعلام النبلاء ج 13 ص 239، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، الطبعة التاسعة، بیروت، النشر: مؤسسة الرسالة، 1413.  

ابن أبی غرزه، امام، حافظ احادیث، راستگو و صاحب کتاب المسند بود. در سال صد و هشتاد و اندی متولد شد.

«سیوطی»(متوفای 911ق) نیز در شرح حال او می نویسد:

«ابن أبی غرزة الحافظ المجود أبو عمرو أحمد بن حازم الغفاری الکوفی صاحب المسند توفی فی ذی الحجة سنة ست وسبعین ومائتین.»

عبد الرحمن بن أبی بکر السیوطی (متوفای 911)، طبقات الحفاظ ج 1 ص 270، الطبعة الأولی، بیروت، النشر: دار الکتب العلمیة  1403.  

ابن أبی غرزة، حافظ احادیث، فردی درست کار و صاحب کتاب المسند بود. در ذی حجه سال276 از دنیا رفت.

 عبد الله محمد بن سالم

نام وی«عبد الله بن سالم بن محمد بن الولید» است.

«ابن حبان»(متوفای354ق) نام او را در کتاب «الثقات» خود ذکر نموده است:

«عبد الله بن محمد بن سالم المفلوج یروی عن عبید الله بن موسی والکوفیین روی عنه الحضرمی ربما خالف.»

ابن حبان(متوفای354)، الثقات ج 8 ص358، چاپ الأولی، بی­جا، نشر: مؤسسة الکتب الثقافیة، 1393.

از عبید الله بن موسی و کوفیان روایت می کند و حضرمی از او روایت می کند وی [عبد الله بن محمد بن سالم] گاهی خطا می کند.

«ذهبی» (متوفای748ق) درباره او می نویسد:

«عبد الله بن سالم الزبیدی الکوفی القزاز المفلوج عن وکیع وطبقته وعنه أبو داود وابن ماجة وأبو یعلی الموصلی ثقة عابد توفی 235. د ق.»

ذهبی(متوفای748)، الکاشف فی معرفة من له روایة فی کتب الستة ج 1 ص 556، تحقیق: محمد عوامة، چاپ الأولی، جده، نشر: دار القبلة للثقافة الاسلامیة، 1413 - 1992 م.

وی مورد وثوق و اهل عبادت بود.

          همچنین «ذهبی» در آخرین کتاب رجالی خود درباره وی می نویسد:

«عبد الله بن محمد بن سالم القزاز المفلوج. ما علمت به بأسا. قد حدث عنه أبو داود والحفاظ إلا أنه أتی بما لا یعرف.»

شمس الدین الذهبی(متوفای748)، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج 21 ص 492، تحقیق: علی محمد البجاوی، چاپ الأولی، بیروت، نشر: دار المعرفة للطباعة والنشر، 1382 ـ 1963م.

اشکالی در او نمی دانم. ابوداوود و حفاظ از او نقل حدیث می کنند جز اینکه [گاهی] احادیثی نقل می کند که شناخته شده نیست [منکر است و با اعتقاد ما (اهل سنت) سازگاری ندارد].

«ابن حجر عسقلانی»(متوفای852ق) نیز پیرامون او می نویسد:

«عبد الله بن سالم أو ابن محمد بن سالم الزبیدی بالضم أبو محمد الکوفی القزاز المفلوج ثقة ربما خالف من کبار الحادیة عشرة...»

ابن حجرالعسقلانی الشافعی(متوفای852)، تقریب التهذیب ج1 ص495، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، چاپ الثانیة، بیروت، نشر: دار الکتب العلمیة، 1415 ـ 1995 م.

وی مورد وثوق است و گاهی خطا می کند. او از بزرگان طبقه یازدهم [راویان] است.

حسین بن زید بن علی

نام وی «حسین بن زید بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب» است.

«دارقطنی» او را ثقه دانسته و می نویسد:

«قلت له الحسین بن زید بن علی بن الحسین عن عبد الله بن محمد بن عمر بن علی عن أبیه عن جده عن علی فقال کلهم ثقات.»

علی بن عمر أبو الحسن الدارقطنی البغدادی(متوفای 385)، سؤالات البرقانی للدارقطنی ج 1 ص 22، باکستان، النشر: کتب خانه جمیلی،  1404.  

از دارقطنی درباره «حسین بن زید بن علی بن حسین از عبد الله بن محمد بن عمر بن علی از پدرش از جدش از علی»، پرسیدم، گفت همگی ثقه هستند.

«ابن عدی»(متوفای365ق)در الکامل فی الضعفا، تصریح می کند که اشکالی بر او نیست:

«قال الشیخ: وللحسین بن زید أحادیث غیر ما ذکرته یحدث عنه أهل الکوفة وأهل الحجاز ویحدث هو عن أبی جعفر محمد بن علی وعن أبیه جعفر وعن أخی جعفر کما أملیت ویحدث عن قوم آخرین من أهل البیت کما ذکرت بعضه وجملة حدیثه عن أهل البیت وأرجو أنه لا بأس به الا أنی وجدت فی بعض حدیثه النکرة.»

عبد الله بن عدی الجرجانی(متوفای365)، الکامل فی ضعفاء الرجال ج 2 ص 351، تحقیق: یحیی مختار غزاوی، چاپ الثالثة، یروت، نشر: دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، محرم 1409 - 1988 م.

شیخ [نویسنده همین کتاب] می گوید: غیر از آنچه ذکر کردم، حسین بن زید احادیث دیگری نیز دارد که اهل کوفه و حجاز از او نقل می کنند. و همانطور که املا کردم او از محمد بن علی و پدرش جعفر و از برادرم جعفر، روایت نقل می کند؛ از قومی دیگر از اهل بیت نیز روایت می کند همان گونه که بعضی از آنها و همه روایاتش از اهل بیت را ذکر کردم. و امید دارم که اشکالی در او نباشد جز آنکه در بعضی از روایاتش حدیث منکر [خلاف اعتقاد اهل سنت] دیدم.

«ابن حجر عسقلانی»(متوفای852ق) نیز پیرامون او می نویسد:

«الحسین بن زید بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب صدوق ربما أخطأ من الثامنة مات وله ثمانون سنة فی حدود التسعین.»

ابن حجرالعسقلانی الشافعی(متوفای852)، تقریب التهذیب ج1 ص215، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، چاپ الثانیة، بیروت، نشر: دار الکتب العلمیة، 1415 ـ 1995 م.

... راستگو است. گاهی خطا می کند. وی در زمره طبقه ی هشتم راویان است. در حدود سال 90ق در حالی که هشتاد ساله بود از دنیا رفت.

«علی بن مدینی» (متوفای234ق) در توصیف او می نویسد:

«وسألت علیا عن حسین بن زید بن علی؟ فقال: کان فیه ضعف ویکتب حدیثه قال أبو جعفر حدثنا علی عنه علی المنبر، یعنی حسینا.»

«علی بن مدینی»(متوفای234)، سؤالات محمد بن عثمان بن أبی شیبة ص113، تحقیق: موفق عبد الله عبد القادر، چاپ الأولی، الریاض، نشر: مکتبة المعارف، 1404

محمد بن عثمان بن أبی شیبه می گوید از علی بن مدینی درباره حسین بن زید بن علی پرسیدم، وی گفت: ضعفی در او هست، اما حدیثش نوشته می شود. ابو جعفر [محمد بن عثمان بن أبی شیبه] می گوید: علی [بن مدینی] روی منبر برای ما از  حسین [بن زید] حدیث نقل می کرد.

 

«ابو نعیم اصفهانی» وقتی این روایت را با این سند نقل می کند، تصریح می کند که او از زمره اهل بیت علیهم السلام است:

«حدثنا أبو بکر الطلحی، ثنا محمد بن عبد الله الحضرمی، ثنا عبد الله بن محمد بن سالم، حدثنا حسین بن زید بن علی بن الحسین، عن علی بن عمر بن علی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن علی بن الحسین، عن الحسین بن علی، عن علی بن أبی طالب، عن النبی صلی الله علیه وسلم أنه قال: «یا فاطمة، إن الله تعالی یغضب لغضبک ویرضی لرضاک» تفرد بروایة هذا الحدیث العترة الطیبة خلفهم عن سلفهم حتی ینتهی إلی النبی صلی الله علیه وسلم.»

ابو نعیم أحمد بن عبد الله الأصبهانی(متوفای430)، معرفة الصحابة ج1ص 93، تحقیق: عادل بن یوسف العزازی، چاپ الأولی، الریاض، نشر: دار الوطن للنشر، 1419 ه‍ - 1998 م.

... این روایت را فقط عترت پاک نبی اکرم نقل کرده اند که متاخرین آنها از متقدمین روایت نموده اند تا برسد به نبی اکرم صلی الله علیه و آله.

لازم به ذکر است که برخی نویسندگان اهل سنت، برای تضعیف این روایت، اشکال اصلی را متوجه حسین بن زید کرده،  او را منکر الحدیث معرفی کرده اند.

برای مثال، ذهبی ذیل روایتی که حاکم در المستدرک آورده و تصریح به صحت سند آن می کند، بر این راوی ایراد وارد کرده، چنین می نویسد:

تعلیق الذهبی قی التلخیص: بل حسین بن زید منکر الحدیث.

الحاکم النیسابوری،  ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای 405 هـ)، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص167، مع تعلیقات الذهبی فی التلخیص،تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولی، 1411هـ - 1990م.

 تعلیقه ذهبی در التخلیص: حسین بن زید منکر الحدیث است.

در پاسخ به این اشکال، علاوه بر توثیقاتی که درباره وی ذکر شد، باید گفت:

طبق تصریحات علمای اهل سنت، هر منکر الحدیثی ضعیف نبوده و اگر میزان سنجش ضعف راوی «منکر الحدیث بودن»، باشد، تمامی محدثان اهل سنت از درجه اعتبار ساقط می شوند چنانچه ابن حجر در شرح حال «حسین بن فضل بجلی» به این واقعیت تصریح می کند:

فلو کان کل من روی شیئاً منکراً استحق أن یذکر فی الضعفاء لما سلم من المحدثین أحد.

العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای852 هـ)، لسان المیزان، ج2، ص307، تحقیق: دائرة المعرف النظامیة - الهند، ناشر: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1406هـ – 1986م.

اگر هر کس که روایت منکر نقل کند مستحق باشد که ما او را جزو راویان ضعیف ذکر کنیم، احدی از محدثان سالم نخواهد ماند.

  همچنین ذهبی در شرح حال احمد بن عتاب مروزی در میزان الاعتدال می­گوید:

لیس ما کل من روی المناکیر یضّعف.

الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 هـ)، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج1، ص259، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1995م.

اللکنوی الهندی، ابوالحسنات محمد عبدالحی (متوفای1304هـ)، الرفع والتکمیل فی الجرح والتعدیل، ج1، ص201، تحقیق: عبد الفتاح ابوغدة، ناشر: مکتب المطبوعات الإسلامیة - حلب، الطبعة: الثالثة، 1407.

هر کس که روایات مُنکر نقل کند، تضعیف نمی شود.

علاوه بر مطالب فوق، گاهی واژه «منکر الحدیث» به برخی از راویان مورد وثوق نیز اطلاق می شود.

حاکم نیشابوری از دار قطنی پیرامون یک راوی چنین سوال می­کند:

فسلیمان بن بنت شرحبیل قال: ثقة، قلت: ألیس عنده مناکیر؟ قال: یحدث بها عن قوم ضعفاء فأما هو، فهو ثقة الدار القطنی.

الدارقطنی البغدادی، ابوالحسن علی بن عمر (متوفای 385هـ)، سؤالات الحاکم النیسابوری للدارقطنی، تحقیق: د. موفق بن عبدالله بن عبدالقادر، ناشر: مکتبة المعارف - الریاض ، الطبعة: الأولی، 1404 – 1984م.

به دارقطنی گفتم سلیمان نوه دختری شرحبیل از نظر شما چگونه فردی است؟ گفت: مورد وثوق است؛ گفتم: آیا روایات منکر [خلاف اعتقادات] نقل نمی کند؟ گفت: این گونه روایات را از افراد ضعیف نقل کرده است؛ اما خودش مورد اعتماد است.

ثانیا، طبق مبنای علم رجال اهل سنت، اگر یک راوی هم جرح [تضعیف] داشته باشد و هم تعدیل [توثیق]، مادامی که جرح او مُفَسَّر نباشد، تضعیف نمی شود و حداقل روایت او حسن ( نوعی از حدیث معتبر ) است و در اصطلاح به او مختلف فیه گفته می شود.

برای مثال ابن حجر عسقلانی درباره قزعة‌ بن سوید می‌نویسد:

أما قزعة بن سوید... واختلف فیه کلام یحیی بن معین فقال عباس الدوری عنه ضعیف وقال عثمان الدارمی عنه ثقة وقال أبو حاتم محله الصدق ولیس بالمتین یکتب حدیثه ولا یحتج به وقال ابن عدی له أحادیث مستقیمة وأرجو أنه لا بأس به وقال البزار لم یکن بالقوی وقد حدث عنه أهل العلم وقال العجلی لا بأس به وفیه ضعیف.

قزعه بن سوید... سخن یحیی بن معین در مورد او مختلف است. عباس دوری از او نقل می کند که وی ضعیف است. عثمان دارمی از او نقل می کند که ثقه است. ابوحاتم می گوید: راستگوست ولی قوی نیست حدیثش نوشته می شود ولی به آن احتجاج نمی شود. ابن عدی می گوید احادیث خوبی دارد امیدوارم مشکلی در او نباشد. بزار می گوید: قوی نیست اهل حدیث از او روایت کرده اند. عجلی می گوید: مشکلی ندارد در او ضعف است.

اما در نهایت این گونه حکم می‌کند:

فالحاصل من کلام هؤلاء الأئمة فیه أن حدیثه فی مرتبة الحسن والله أعلم.

العسقلانی، أحمد بن علی أبو الفضل، القول المسدد فی الذب عن المسند للإمام أحمد، صلی الله علیه و آله 30، المحقق: مکتبة ابن تیمیة، الطبعة الأولی، 1401، دارالنشر: مکتبة ابن تیمیة – القاهرة.

نتیجه سخن علما در مورد او این است که حدیث وی، «حسن = معتبر» است.

عمر بن علی

نام وی« عمر بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب» است.

«ابن حبان»(متوفای354ق) نام او را در کتاب «الثقات» خود ذکر کرده است:

«عمر بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب یروی عن أبیه روی عنه بن أخیه جعفر بن محمد بن علی یخطئ.»

ابن حبان(متوفای354)، الثقات ج 7ص180، چاپ الأولی، بی­جا، نشر: مؤسسة الکتب الثقافیة، 1393.

عمر بن علی، از پدرش روایت نقل می کند و پسر برادرش از وی[عمر بن علی] روایت می کند.

«ابن حجر عسقلانی»(متوفای852ق) نیز درباره  وی چنین می نویسد:

«عمر بن علی بن الحسین بن علی الهاشمی المدنی صدوق فاضل من السابعة.»

ابن حجرالعسقلانی الشافعی(متوفای852)، تقریب التهذیب ج1 ص724، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، چاپ الثانیة، بیروت، نشر: دار الکتب العلمیة، 1415 ـ 1995 م.

 عمر بن علی، فردی راستگو و فاضل و از طبقه هفتم راویان بوده است.

جعفر بن محمد عن أبیه عن علی بن الحسین عن أبیه عن علی علیهم السلام

بقیه ی راویان این حدیث، امام صادق  علیه السلام و پدرشان و اجداد طاهرین شان تا امیرمومنان  علیه السلام هستند که در وثاقتشان شک و شبهه ای نیست و نیاز به بررسی سندی ندارد.

 بنابراین روایت شریف «قال رسول الله صلی الله علیه وسلم لفاطمة إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک» از نظر علم رجال، کاملا صحیح و معتبر است.

علاوه بر اینکه یکایک راویان این حدیث از وثاقت کافی برخوردار بودند، علمای اهل سنت نیز این روایت را تصحیح نموده اند که در ادامه به ذکر آنها می پردازیم.

 ب. تصحیح روایت، توسط علمای اهل سنت

بسیاری از علمای اهل سنت این روایت را در کتب خود ذکر و به معتبر بودن آن اذعان داشته اند که برای روشن شدن این مسأله، مواردی را ذکر می کنیم:

تصحیح طبرانی (متوفای360  ق)

قال الطبرانی(متوفای360): «حدثنا بِشرُ بن مُوسَی ومُحَمَّدُ بن عبد اللَّهِ الحَضرَمِیُّ قَالا ثنا عبد اللَّهِ بن مُحَمَّدِ بن سَالِمٍ القَزَّازُ قال ثنا حُسَینُ بن زَیدِ بن عَلِیٍّ وَعَلِیُّ بن عُمَرَ بن عَلِیٍّ عن جَعفَرِ بن مُحَمَّدٍ عن أبیه عن عَلِیِّ بن الحُسَینِ عَنِ الحُسَینِ بن عَلِیٍّ عن عَلِیٍّ قال قال رسول اللَّهِ صلی اللَّهُ علیه وسلم لِفَاطِمَةَ أن اللَّهَ یَغضَبُ لِغَضَبِکِ وَیَرضَی لِرَضَاکِ»

سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی(متوفای360)، المعجم الکبیر ج1، ص 108، ح 182 و ج 22 ص 401، ح1001، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، الطبعة الثانیة، الموصل، النشر: مکتبة الزهراء، 1404- 1983.

محقق این کتاب در پاورقی جلد اول می نویسد:

«فی هامش الأصل: هذا حدیث صحیح الاسناد وروی من طرق عن علی علیه السلام رواه الحارث عن علی وروی مرسلا وهذا الحدیث احسن شئ رأیته وأصح اسناد قرأته انتهی.»

سند این حدیث صحیح است و از چند طریق از علی علیه السلام نقل شده است. حارث آن را از علی علیه السلام به صورت مرسل روایت کرده است. این، بهترین حدیثی است که دیده ام و صحیح ترین سندی است که خوانده ام.

تصحیح حاکم نیشابوری (متوفای 405 ق)

 قال الحاکم النیسابوری(متوفای405ق): «حدثنا أبو العباس محمد بن یعقوب ثنا الحسن بن علی بن عفان العامری وأخبرنا محمد بن علی بن دحیم بالکوفة ثنا أحمد بن حاتم بن أبی غرزة قالا ثنا عبد الله محمد بن سالم ثنا حسین بن زید بن علی عن عمر بن علی عن جعفر بن محمد عن أبیه عن علی بن الحسین عن أبیه عن علی رضی الله عنه قال قال رسول الله لفاطمة إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه

محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری(متوفای405)، المستدرک علی الصحیحین ج 3  ص 167، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، الطبعة الأولی، بیروت، النشر: دار الکتب العلمیة، 1411هـ - 1990م.

...سند این حدیث، صحیح است؛ ولی بخاری و مسلم آن را نقل نکرده اند. 

ابن حجر هیثمی (متوفای807 ق)

قال الهیثمی(متوفای807ق): «وعن علی قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک رواه الطبرانی وإسناده حسن

علی بن أبی بکر الهیثمی(متوفای807)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ج 9 ص 203، النشر: القاهره، دار الریان للتراث/‏بیروت، دار الکتاب العربی، 1407.

هیثمی می گوید: علی می گوید: رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: همانا خداوند از غضب تو غضب می کند. این روایت را طبرانی نقل کرده و سندش حسن «معتبر» است.

 

ابن حجر عسقلانی (متوفای852 ق)

ابن حجر عسقلانی این حدیث را به نقل از حاکم نیشابوری نقل می کند:

قال العسقلانی(متوفای852): «حدیث،کم: قال لفاطمة: إن الله یغضب لغضبک، ویرضی لرضاک. کم فی مناقب فاطمة: ثنا أبو العباس، ثنا الحسن بن علی العامری، وأنا محمد بن علی، ثنا أحمد بن حازم، قالا: ثنا عبد الله بن محمد بن سالم، ثنا حسین بن زید بن علی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، بهذا، وقال: صحیح الإسناد.»

ابن حجر العسقلانی(متوفای852)، إتحاف المهرة ج 11، ص 345، تحقیق: عبد العلیم عبد العظیم البستوی، المدینة المنورة، نشر: مجمع الملک فهد/ ومرکز خدمة السنة والسیرة النبویة، 1996م.

وی بعد از نقل حدیث، تصحیح حاکم نیشابوری را پیرامون این حدیث نقل می کند.

سیوطی (متوفای 911 ق)

جلال الدین عبدالرحمن سیوطی نیز در کتاب الثغور الباسمة تصریح می کند که سند این روایت، حسن است:

أخرج الطبرانی بسند حسن عن علی قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم قال لفاطمة:  إن الله ویرضی لرضاک و یغضب لغضبک.

سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن، الثغور الباسمة فی مناقب سیدتنا فاطمة، ص11.

 

صالحی شامی (متوفای942 ق)

قال الصالحی(متوفای942): «روی الطبرانی بإسناد حسن وابن السنی فی معجمه وأبو سعید النیسابوری فی «الشرف» عن علی رضی الله تعالی عنه أن رسول الله صلی الله علیه وسلم قال لفاطمة «إن الله تعالی یغضب لغضبک ویرضی لرضاک» انتهی.»

محمد بن یوسف الصالحی الشامی(متوفای 942)، سبل الهدی والرشاد فی سیرة خیر العباد ج 11 ص 45، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود وعلی محمد معوض، الطبعة الأولی، بیروت، النشر: دار الکتب العلمیة، 1414.

 

مناوی (متوفای 1031 ق)

«مناوی» نیز این روایت را از «طبرانی» نقل و سپس روایت را تصحیح می کند:

قال المناوی(متوفای 1031): «عن علی رضی الله عنه قال: قال رسول الله صلی الله علیه وسلم لفاطمة « إن الله یرضی لرضاک ویغضب لغضبک» رواه الطبرانی بإسناد حسن

زین الدین محمد المدعو بعبد الرؤوف بن تاج العارفین بن علی بن زین العابدین الحدادی ثم المناوی القاهری (متوفای 1031)، اتحاف السائل بما لفاطمة من المناقب والفضائل ص 65، تحقیق: عبد اللطیف عاشور، القاهرة، النشر: مکتبة القرآن للطبع والنشر والتوزیع، بی­تا.

 

محمد بن علی الصبان الشافعی (متوفای 1206 ق)

وی نیز از قول طبرانی این روایت را نقل و به حسن بودن سند آن نیز اشاره می کند:

وروی الطبرانی وغیره باسناد حسن عن علی ان رسول الله صلی الله علیه وسلم قال لفاطمة ان الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک.

الصبان، محمد، اسعاف الراغبین فی سیرة المصطفی وفضائل أهل بیته الطاهرین، ص67.

 

زرقانی (متوفای 1122 ق)

زرقانی نیز در شرح المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة این روایت را از طبرانی نقل و تصریح می کند که سند این روایت صحیح است:

أخرجه الطبرانی فی الأوسط بسند صحیح علی شرط الشیخین، وأخرجه ابن أبی عاصم عن علی أنه صلی الله علیه وسلم، قال لفاطمة: "إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک".

الزرقانی المالکی، أبو عبد الله محمد بن عبد الباقی بن یوسف بن أحمد بن شهاب الدین بن محمد (المتوفی: 1122هـ)، شرح الزرقانی علی المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة، ج4، ص331،  الطبعة: الأولی 1417هـ-1996م، دارالنشر: دار الکتب العلمیة.

طبرانی در اوسط با سند صحیح به روش شیخین، آن را نقل کرده است. ابن ابی عاصم از علی نقل کرده که پیامبر به فاطمه فرمود: همانا خدا از غضب تو غضبناک و با رضایت تو، راضی می شود.

حال سؤال اینجاست، علمای اهل سنت که این روایت را تائید می کنند، آیا خداوند را تابع حضرت زهرا سلام الله علیها می دانند و آیا حضرت فاطمه سلام الله علیها شریک خدا است؟ اگر این گونه است،‌ آیا تمامی علمایی که روایت فوق را معتبر شمرده اند، از نظر شما وهابیان، مشرک هستند؟!

جالب اینجاست که مضمون فوق  [رضایت و غضب خداوند به خاطر رضایت و غضب حضرت زهرا سلام الله علیها] تنها به روایتی که گذشت، خلاصه نمی شود؛ بلکه مضمون این روایت «إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک»، از دیگر منابع اهل سنت نیز قابل اثبات است که در ادامه به آن می پردازیم:

ج. وجود روایات دیگر در منابع اهل سنت به همین مضمون

روایاتی با تعابیر «فاطمة بضعه منی فمن اغضبها اغضبنی» که در منابع مهم اهل سنت مثل صحیح بخاری و مسلم و... آمده، بیانگر خشم پیامبر  صلی الله علیه وآله به سبب خشم حضرت فاطمه سلام الله علیها می باشد و قرار دادن این روایت در کنار احادیثی که غضب خدا را به خاطر غضب پیامبر  صلی الله علیه وآله مطرح می کند، دلیل دیگری بر خشم خدا به خاطر خشم فاطمه و اثبات مدلول این حدیث است. اینک هر دو دسته روایت ذکر می شود:

الف. غضب فاطمه مساوی با غضب رسول اکرم است

بخاری در صحیحش چنین نقل می کند:

حدثنا أبو الوَلِیدِ حدثنا بن عُیَینَةَ عن عَمرِو بن دِینَارٍ عن بن أبی مُلَیکَةَ عن المِسوَرِ بن مَخرَمَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم قال فَاطِمَةُ بَضعَةٌ مِنِّی فَمَن أَغضَبَهَا أَغضَبَنِی

محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، صحیح البخاری  ج 3   ص 1361.

...فاطمه پاره وجود من است. هر کس او را خشمگین کند، مرا خشمگین کرده است.

مسلم به سند خودش از مسور بن مخرمه نقل می کند:

قال رسول اللّه صلی اللّه علیه وسلم: «إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضعَةٌ مِنِّی یُؤذِینِی مَا آذَاهَا».

صحیح مسلم ج 7، ص141، ح 6202، کتاب فضائل الصحابة، ب 15 ـباب فَضَائِلِ فَاطِمَةَ بِنتِ النَّبِیِّ عَلَیهَا الصَّلاَةُ وَالسَّلاَمُ.

...همانا فاطمه پاره وجود من است؛ هر چه او را بیازارد مرا می آزارد.

ب. غضب پیامبر (ص) مساوی با غضب خداوند

هیثمی به نقل از طبرانی با سند معتبر نقل می کند:

وعن أم سلمة قالت أشهد أنی سمعت رسول الله صلی الله علیه وسلم یقول من أحب علیا فقد أحبنی ومن أحبنی فقد أحب الله ومن أبغض علیا فقد أبغضنی ومن أبغضنی فقد أبغض الله.

رواه الطبرانی وإسناده حسن.

مجمع الزوائد ج 9، ص 132، علی بن أبی بکر الهیثمی الوفاة: 807، دار النشر: دار الریان للتراث/‏دار الکتاب العربی - القاهرة , بیروت – 1407.

... هر کس علی را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر کس علی را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است و هر کس مرا دشمن بدارد خدا را دشمن داشته است.

بخاری در ماجرای دو زن [عایشه و حفصه] که علیه پیامبر صلی الله علیه وآله توطئه نمودند به نقل از عمر چنین می نویسد:

2336 حدثنا یحیی بن بُکَیرٍ حدثنا اللَّیثُ عن عُقَیلٍ عن بن شِهَابٍ قال أخبرنی عُبَیدُ اللَّهِ بن عبد اللَّهِ بن أبی ثَورٍ عن عبد اللَّهِ بن عَبَّاسٍ رضی الله عنهما... فَوَاللَّهِ إِنَّ أَزوَاجَ النبی e لیُرَاجِعنَهُ وَإِنَّ إِحدَاهُنَّ لَتَهجُرُهُ الیَومَ حتی اللَّیلِ فَأَفزَعَنِی فقلت خَابَت من فَعَلَ مِنهُنَّ بِعَظِیمٍ ثُمَّ جَمَعتُ عَلَیَّ ثِیَابِی فَدَخَلتُ علی حَفصَةَ فقلت أَی حَفصَةُ أَتُغَاضِبُ إِحدَاکُنَّ رَسُولَ اللَّهِ الیَومَ حتی اللَّیلِ فقالت نعم فقلت خَابَت وَخَسِرَت أَفَتَأمَنُ أَن یَغضَبَ الله لِغَضَبِ رَسُولِهِ....

محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، صحیح البخاری  ج 2، صص 871- 872.

عمر گفت: به خدا سوگند همسران پیامبر [ صلی الله علیه وآله] به ایشان رجوع کردند، یکی از آنان یک روز تا شب پیامبر [ صلی الله علیه وآله] را رها کرد، من ترسیدم و با خود گفتم هر کدام از زنان ایشان این کار را کرده باشد، خطای بزرگی مرتکب شده است، لباس هایم را پوشیدم و بر حفصه وارد شدم و گفتم ای حفصه آیا یکی از شما [همسران پیامبر  صلی الله علیه وآله] امروز تا شب رسول خدا را خشمگین کرده اید؟! حفصه گفت آری! گفتم: [کسی که مرتکب این کار شده] زیان کار است آیا از خشم و غضب خداوند به سبب غضب رسولش در امان است؟...

همان طور که گذشت در روایت بخاری غضب حضرت زهرا سلام الله علیها غضب پیامبر صلی الله علیه وآله را به دنبال داشت و بر اساس روایت هیثمی به نقل از طبرانی و روایت بخاری، غضب رسول خدا  صلی الله علیه وآله غضب پروردگار را به دنبال دارد ؛ بنابراین با ضمیمه کردن این دو دسته روایات به یکدیگر، چنین نتیجه گرفته می شود که غضب حضرت زهرا مستلزم غضب خداوند است و خداوند به خاطر غضب ایشان غضب می کند.

پاسخ نقضی

آیات  قرآن

در قرآن کریم، مواردی مطرح شده که فعل خدا را در پی افعال بندگان مطرح می کند. اگر –همانطور که عرعور می گوید- آمدن فعل الهی در پی فعل بندگان، علامت پیروی و تبعیت خدا باشد، در این موارد قرآنی هم باید علامت تبعیت خدا و دون شان او باشد که هیچ کس حتی خود عرعور به آن ملتزم نیست. برخی از این آیات چنین اند:

 

الف: در سوره بقره می فرماید:

«قد نری تقلب وجهک فی السم

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۵/۱۲/۱۰ - ۲۲:۵۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)