درباره من
قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض
یک طرف خاطره ها
یک طرف فرداها
در همه آوازها حرف آخر زیباست
آخرین حرف تو چیست؟
تا به آن تکیه کنم
حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست
و خودم دیگر هیچ...
-----------------
دفتری بود که گاهی من و تو
می نوشتیم در آن
از غم و شادی و رویاهامان
از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم
من نوشتم از تو:
که اگر با تو قرارم باشد
تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد
که اگر دل به دلم بسپاری
و اگر همسفر من گردی
من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال
تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتی از من:
من که تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گریه کردم
با تو خندیدم و رفتم تا عشق
نازنیم ای یار
من نوشتم هر بار
با تو خوشبخترین انسانم…
---------------
سلام بچه ها . من حامدم .دانشجو ام...
کاری بود در خدمتم .