فراموش کردم
رتبه کلی: 2230


درباره من

دوش مسجد نامده ،

میخانه رفتی ای رفیق

در نمازسجده

بر میخانه کردی ای رفیق

پند هایت شیرین بود،

همراه ترس از خدا

چون به خلوت آمدی

خمار بودی ای رفیق

***************
سبویم سبویم

به دوشم کشید

از این قعر خم ها نجاتم دهید

اگرخود به میخانه پیوسته اید

بیایید وجامی بجامم زنید

اگر راهی کوچه های دلید

به میخانه آخر راهی برید

به امید نابی شکستم سکوت

که فریاد جانم به جانان رسید

سراپا همه زخم تیزاب او

بیایید ومرهم به زخمم نهید

به میخانه افتاده مستی زپا

سحرگشته اورا به دیرش برید

که این مست دائم تا پای مرگ

از آغوش کفرش نخواهد رهید

تقدیم به حافظ شعر پارسی

منبع : ساقی خاموش
درج شده در تاریخ ۹۲/۰۲/۰۵ ساعت 15:15 بازدید کل: 300 بازدید امروز: 226
 

تقدیم به حافظ شعر پارسی

"هاتفی از گوشه ی میخانه دوش گفت ببخشند گنه می بنوش"(حافظ)


دوش ندای تو می آمد به گوش

گوشه ی میخانه برو , می بنوش

گوشه ی میخانه پر از عشق کن

در جهت عزت ساقی بکوش

کم کن از این حرمت این آب ناب

باده بخور,باده بده,جان فروش

مست به هر گوشه گذر کن شبان

تا همه شهرت شود اندر خروش

جامه ی این بردگی از تن فکن

با می و پیمانه و ساقی بجوش

جز سخن عشق به هر کس مگو

تا نشود شمع وجودت خموش

 

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۰۲/۰۵ - ۱۵:۱۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات