یکی از مباحثی که اخیراً و با سو استفاده از احساسات مذهبی مردم بین طرفداران اندیشه پان فارسیستی و گاه پان ایرانیستی مطرح می گردد ، یکی انگاشتن کورش سرسلسله پادشاهان هخامنشی با ذوالقرنین مذکور در قرآن کریم است. خوشبختانه اکثر کسانی که چنین سخنانی را رواج می دهند از کسانی هستند که خواسته یا ناخواسته در سخنانشان عدم اعتقاد و یا التزام خویش را به دین مبین اسلام نشان داده اند. آنها که برای حتی کوچکترین بحث و صحبتی از آموزه های زرتشت سخن می گویند و وی را به انحای مختلف تبلیغ می کنند در چنین موقعیتهایی ، با کشیدن پای قرآن کریم به ماجرا سعی دارند از این کتاب مقدس الهی هم برای اهداف شوم و استعماری خویش استفاده کنند. اگر برای اینها سخن و گفته قرآن ملاک است پس چرا در دیگر موارد به آن ملتزم نیستند. البته ناگفته نماند که منظور ما از این گفتار ، خدای ناکرده اهانت به آیین زرتشتی و یا پیامبر بزرگ آیین زرتشتی نیست ، چرا که به اعتقاد اکثر مفسران اسلامی ، پیروان آیین زرتشتی جزو اهل کتاب حساب می شوند یعنی در ردیف پیروان آیینهای مسیحیت و یهود. و پیروان آیین زرتشت به مانند پیروان دیگر آیینهای آسمانی دارای احترام خاصی هستند.
و اما در مورد کورش که برخی وی را ذوالقرنین می پندارند. اگر ما چنین فرضی را پیش بگیرم ناگزیر مجبوریم این را نیز بپذیریم که طبق گفته بسیاری از تواریخ به مانند فارسنامه ابن بلخی و شاهنامه فردوسی و ... که همگی از کتابهای مورد تایید پان فارسهاست ، ذوالقرنین قرآن ، شخصی به نام اسکندر رومی است که با حمله به ایران ، پادشاهی را از آخرین شاه کیانی (دارا) گرفت. دقت داشته باشید که اصول اولیه علم ریاضیات می گوید که وقتی طرفهای اول دو عبارت جبری برابر باشند طرفهای دوم آن عبارتها نیز می بایست برابر باشند:
ذوالقرنین = اسکندر رومی (طبق گفته شاهنامه وفارسنامه)
ذوالقرنین = کورش هخامنشی (طبق ادعای برخی دوستان)
پسنتیجه می گیریم: اسکندر رومی = کورش هخامنشی
برای این گفتار دلایل دیگری نیز هست مثلاً:
ذوالقرنین آنگونه که در قرآن وصف شده است می بایست شخصیتی نیکومنش و بزرگوار باشد که مسلماً با شخصیت اسکندر مقدونی همگونی ندارد چرا که قتل و غارت و کشتار وی بر همگان آشکار است (برخی از مورخین معتقدند که اسکندر رومی همان اسکندر مقدونی است و بالتبع ذوالقرنین قرآن ، که اعتقاد ناصحیحی هست) حال اگر کورش را آنگونه که پان فارسها تصویر می کنند فردی نیکومنش بدانیم و با اوصاف ذوالقرنین همگون بیابیم لاجرم بایستی قبول کنیم که کورش همان اسکندر رومی شاهنامه هست.
|