فراموش کردم
رتبه کلی: 9162


درباره من
عاشق عبادتم
از دروغ متنفرم
رضا نیکخو (volonter )    

اگه یه روز مردم بگین خودش نمیخواست بره مجبور شد.

درج شده در تاریخ ۹۴/۰۳/۰۷ ساعت 18:13 بازدید کل: 128 بازدید امروز: 128
 

vlunteer.deathبعضی موقع تو زندگی شرایطی پیش میاد مجبور میشی بی صدا خاموش بشی مثل شمعی که شب روشن میکنی فردا که از خواب بیدار میشی میبینی تموم شده.اما شمع هایی که من روشن کردم مثل همه شمع ها کنارشون پروانه نبود .شاید یه برگه سفید خط خطی شده از روی درد از روی دردایی که هیچ موقع تموم نشد دردایی که کم کم ادمو از پا در اورد. اخرش به جایی میرسه چشماتومیبندی میگی خدا دلم نمیخواد میدونم گناه بزرگیه اما دیگه مجبورم .مجبور..

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۴/۰۳/۰۷ - ۱۸:۲۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)