نوید نگار
ماه ز جا بر جهید طالع نصرت رسید صبح سپید بر دمید نوبت عشرت رسید
مهر دگرسان شد، مه شکرستان شد دهر به من روی کرد موسم وصلت رسید
خاطره شد زندگی با گل روی نگار خاطر روی نگار کی به عزلت رسید
عزت دنیا به من با تو فقط می رسد در طلب آن دمم کز تو به عزت رسید
کل جهان پشت کند گر به من رو سیه دست نکشم تاکه این دست به دستت رسید
در طلب روی تو بذل جان می کنم جان من بر لب از شوق نگاهت رسید
سوی تورا ننگرم چونکه غمین می شوم دست منم خالی است موسم خجلت رسید