انسانهابنا به حس درونی که دارند وفرهنگ وشرایط
زندگیشون که بزرگ شدن رفتار میکنندواین بستگی
به شرایط محیط عوض میشه ورفتار میشه
هیچ کس بد بدنیا نمیاد یا خوب ...این بنا به درک اطرافشون
دسته بندی میشن وزندگی میکنن .....اگه ابزار آدما برای درک
اطرافشون،حس باشه و منطق و عقل،بعضیا حس شون
جلوتر از عقل شون عمل می کنه و بعضیا برعکس..
به نظرم هیجانات آدما دامنه ی تغییرات داره،آدمایی که
اغلب آرومن دامنه ی هیجاناتشون کمه ،چون اختلاف
بزرگترین احساس اندوهشون با شادترین احساسشون کمه...
و اونایی که وقتی غمگین میشن هیچ چیز نمی تونه
اندوه شونو درمون کنه ووقتی شادن هرگز نمی تونی جلوی
شعف و پایکوبی شونو بگیری اونایی هستن که دامنه ی
تغییرات هیجانات شون خیلی زیاده،چه در شادی و غم،چه در
عشق چه در دوستی و رفاقت و حتی ترس و..
کنترل حجم زیادی از هیجان کار سخت تریه بنابراین آدمای
با این ویژگی اغلب کم تحمل وصبر عجول و مضطربن...
به خصوص کودکان و نوجوانان با این ویژگی نیاز به کمک
دیگران دارن تا این حجم هیجانات بهم ریخته و ناشناخته
رو بشناسن و سر و سامون بدن
آدمهای حسی با هیجانات بالا اگه یاد بگیرن چطور اینهمه
هیجان رو کنترل کنن میشن نویسنده ،شاعر،پژوهشگر هنرمند
هنرپیشه ،اصلا اعتقاد دارم اینطور آدما در هر شغلی موفقن
چرا که خلاقیت، ناشی از دریافت های وحی گونه ی حس
هست و اینطور آدما اگه تمرکز کنن تا صدای حس شونو بشنون
سرشار از افکار نو و بدیع هستن..واما اگه این آدما یاد نگیرن
حس شونو کنترل کنن یا در مسیرشون با آدمایی برخورد کنن
که تمرکز روی کارهای ناهنجارشونو بالا ببرن سر از بزه کاری و
تبهکاری در میارن (بخصوص تو سن کودکی و نوجوانی)
اگه در اطراف ما آدمی هست با این ویژگیا بخصوص کودک
یا نوجوون،اغلب اونا زودرنجن زود عصبانی میشن پرخاش
میکنن و بی نظمن درس نخونن ...باهاشون مدارا کنیم
وسعی کنیم صبور باشیم کمتر بهشون تذکر بدیم کمتر
نصیحت کنیم و این تفاوت شخصیتی رو
درک کنیم و محترم بشماریم ...
حواسمون باشه تا زمانی که انتخاب مسیر نکردن هر
حرف و رفتار ما ممکنه تاثیر بذاره مخصوصا رفتار دور از
درایت تاثیر معکوس خواهد داشت...
البته که دنیا به همه ی آدماش احتیاج داره...
پونه
........