در هر موجود زنده ایی آهنگی ویژه نوشته شده است
و همه مشغول نواختن آهنگی منحصر به فرد هستند.
در انسان، هر ژن آهنگی پیچیده میسازد و بدین سان،
هر انسان تبدیل به کنسرت باشکوهی میشود، در حالیکه
خود در کنسرت آفرینش یک آهنگ است. آفرینش نه با
یک انفجار عظیم که با نوایی آرام آغاز شده است. نوایی که
به تدریج منتشر شده و اکنون در تمام فضا جریان دارد.
خورشید آوازی خاص و ریتمیک میخواند. اصوات و نواها نه
تنها در اعماق فضا، بلکه در مولکولها و اتمها نیز یافت
شدهاند. پس وقتی اندامهایمان بصورت هماهنگ آواز
می خوانند ما سلامت هستیم و وقتی که آنها خارج
از تنظیمشان آواز می خوانند ما احساس بیماری می کنیم.
و این داستان شگفتانگیزتر میشود اگر بدانیم که در هر
موجود زنده آهنگی ویژه نوشته شده است و در تمام
هستی، همه مشغول نواختن آهنگی منحصربهفرد هستند.
در حقیقت بیش از صد تریلیون سلول در بدن هر انسان در
حال خواندن آوازی یگانه هستند و شاید این آواز، هم آوا با
آواز کهکشان باشد! چرا که نه؟ موسیقیدان و رهبر
ارکستری که نتها را در آغاز آفرینش نوشته است، یکی
بوده و یکی هست. آیا در کنسرت بزرگ جهان ما آهنگ را
چقدر همآهنگ مینوازیم؟ هم آوا با هستی و خیره به
دستان رهبر ارکستر ؟ با هر حرکت آرام او، آرام و با هر
اشارة سریع، تند میزنیم؟
شاید ساز خودمان را میزنیم؟