وقتی که عشق شمارا میخواند به دنبالش روان شوید
وقتی عشق بال هایش را به رویتان می گشاید،
خود را به او بسپاریدحتی اگر شمشیر پنهان در میان بال
و پرش شما را زخمی سازد وقتی عشق با شما
سخن میگوید، به او ایمان آورید
حتی اگر صدایش رؤیاهای شما را در هم بریزد،
همچنان که باد شمالی بوستان را ویران میسازد
اما اگر از روی ترس،
تنها شادی و آرامش عشق را میجویید بهتر است
برهنگی خود را بپوشانید و پا از اسیاب عشق بیرون نهید
و به دنیای بی زمان، جایی که می توانید خندان باشید،
گام نهید
در آنجا خواهید خندید، ولی نه با تمام وجود و می گریید
نه با تمام اشکهایتان عشق چیزی جز خود را به شما
ارزانی نمی دارد و چیزی دریافت نمی دارد،
مگر از خودش...
عشق، مالک چیزی نیست و به تملک نیز در نمی آید.
زیرا تنها عشق برای عشق کافی است.
وقتی عشق به سراغتان می آید، تا جایی که خود
کاملاً محو شوید به دنبالش بیروید مثل یک پروانه باشید؛
بله، عشق مانند شعله های آتش و عاشق همچون
پروانه است. عشق را از پروانه بیاموزید.
او از این سر آگاه است و میداند که چگونه بمیرد.
او میداند که چگونه ازفرط عشق، شادی و رقص بمیرد.
پس، از تولدی دیگر در سطحی بالاتر نیز آگاه است.
هر بار که شما بمیرید به سطحی بالاتر ارتقاء پیدا
می کنید.هرگاه توانستید حقیقتاً بمیرید و ذره ای
به زندگی دلبستگی نداشته به خداوند می پیوندید
و این رستاخیز و تجدید حیاط است